یادداشت؛
یادی از مؤسس شورای نگهبان
امروزها سالروز شهادت آیت الله شیخ فضل الله نوری است. شهادت او نقطه عطف در تاریخ ایران اسلامی است، جریان سکولار و لائیک در کشور ، مواضع خود علیه شورای نگهبان را پشت سر اصلاحطلبان پنهان میکنند، برخی از اصلاحطلبان دانسته و یا نادانسته عمله توطئه و دسیسههای آنها علیه جمهوریت و اسلامیت نظام هستند .
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان «یادی از مؤسس شورای نگهبان» نوشت: 1- حدفاصل قزوین - کرج نزدیک یانسآباد شهرستان آبیک قبر کسی است که مردم قزوین از او به عنوان امامزاده بیغیرت یاد میکنند، نام صاحب قبر میرزا حسن پسر میرزامسعود شیخالاسلام می باشد.
میرزامسعود شیخالاسلام از علمای بزرگ دوره قاجار، فرد خوشنامی بوده است و سمت شیخالاسلامی داشت. نسب او به محقق کرکی میرسد.
سمت شیخالاسلام که یکی از مقامات عالیه دوران صفویه، زندیه و قاجار بوده به عالیترین مقام روحانی اطلاق میشد که به دعاوی شرعی ، امر به معروف و نهی از منکر ، نظارت بر امور حسبی، امور عالی روحانیون ، مدیریت اموال یتیم و اموال افراد غایب میپرداخت. محمدباقر مجلسی و شیخ بهایی و حُرّ عاملی از علمایی بودند که چنین سمتی داشتند.
میرزامسعود شیخالاسلام در ایام مشروطیت از مواضع برحق شیخ شهید شیخ فضلالله نوری حمایت میکرد. او با علمای اکثر بلاد ارتباط داشت و مواضع شیخ شهید را بازتولید میکرد. به طوری که پس از فتح تهران در جریان محاکمه شیخ فضلالله نوری قاضی از او می پرسد؛ تو به میرزا مسعود شیخالاسلام خط میدادی یا او به توخط می داد؟!
مشروطهچیان قبل از رسیدن به تهران و اعدام شیخفضل الله در میدان توپخانه هنگام عبور از قزوین به خانه میرزا مسعود شیخالاسلام میریزند او را به شکل فجیعی به شهادت میرسانند!! از عجایب مشروطه این بوده است پسر او میرزا مسعود یکی از فاتحان تهران بوده و برخی مورخان او را رئیسالمجاهدین در فتح تهران معرفی میکنند!
من در حیرتم وقتی جلال آل احمد از نعش شهید شیخ فضل الله نوری بر سر دار، به علامت استیلای غرب یاد و از او تجلیل میکند، چرا از رفیق و همرزم یا استاد او در قزوین یادی نمیکند. شهید میرزا مسعود شیخالاسلام اکنون در محل پیغمبریه قزوین که مدفن چهار تن از پیامبران بنیاسرائیل و مدفن علمای بزرگ و مدرسان و فقیهان عالیقدر است مدفون است.
اما پسر او میرزاحسن که از او به عنوان رئیس مجاهدین فاتح تهران در سقوط استبداد صغیر یاد میشود در محلی دفن است که مخروبهای است و مردم قزوین از آنجا به عنوان امامزاده بیغیرت یاد میکنند.
تاریخ به هنگام اعدام شیخ فضلالله نوری از پسر او یاد می کند، که پای چوبه دار کف و سوت میزد. اما از قتل فجیع عالیترین مقام و منصب روحانیت در اندازه «شیخالاسلام» یادی نمیکند!؟ به این سؤال باید پاسخ داد چگونه پدر مشروعهخواه بوده و پسر مشروطهخواه و فاتح تهران و از همه مهمتر این آقا پسر هنگام شهادت پدر کجا بوده است؟!
2- حرف شیخ فضلالله نوری که از بنیانگذاران اصلی مشروطه بوده این بود که نباید نسخه «عدالت» ما از فرانسه و «شورا» از انگلیس بیاید. او برای حفظ استقلال و هویت ملی و منافع ملی دو پیشنهاد روشن داشت:
الف- شرط و شروط مشروطه باید احکام قرآن و عرف جامعه اسلامی باشد.
ب- برای اطمینان از این مهم 5 تن از علما و فقهای بزرگ در جایگاه شورای نگهبان به مصوبات مجلس نظارت کنند، تا قانونی خلاف شرع مقدس اسلام تصویب نشود این حرف عوامفهمترین و خواصفهمترین سخن برای نجات مشروطیت از افتادن در دام استبداد بود اما انگلیسیها نه در زمان قاجار و نه در زمان پهلوی اجازه ندادند چنین فهمی در کشور گفتمان شود.از دل مشروطه استبداد رضاخان و از دل نهضت ملی استبداد پهلوی دوم را با حمایت مجاهدین بخوانید منافقین رقم زدند.
3- امام (ره) در نهضت الهی خود با هوشمندی چون کوه در برابر جریان منافقین ایستاد و اجازه نداد یک گفتمان آمریکایی – انگلیسی توسط عمله استعمار و استحمار مسلط شود و ضربهای که در مشروطه و نهضت ملی خوردیم تکرار شود. از روز اول جلوی انحراف ایستاد. جایگاه شورای نگهبان به عنوان صیانت از اسلامیت و جمهوریت نظام در قانون اساسی را محکم کرد. کسانیکه امروز به بهانههای مختلف به شورای نگهبان حمله میکنند و برای آن خط و نشان میکشند مواضع و دیدگاه «میرزاحسن» را نمایندگی میکنند.
دست این جماعت به خون پاکان این سرزمین آلوده است حتی از «پدرکشی» ابا ندارند.
امروزها سالروز شهادت آیت الله شیخ فضل الله نوری است. شهادت او نقطه عطف در تاریخ ایران اسلامی است.
جریان سکولار و لائیک در کشور ، مواضع خود علیه شورای نگهبان را پشت سر اصلاحطلبان پنهان میکنند.
برخی از اصلاحطلبان دانسته و یا نادانسته عمله توطئه و دسیسههای آنها علیه جمهوریت و اسلامیت نظام هستند . اگر این مواضع ادامه داشته باشد مردم از آنها به عنوان «بیغیرت» یاد میکنند و حاضر نمیشوند حتی بر سر قبر آنها فاتحهای قرائت کنند.
انتهای پیام/
میرزامسعود شیخالاسلام از علمای بزرگ دوره قاجار، فرد خوشنامی بوده است و سمت شیخالاسلامی داشت. نسب او به محقق کرکی میرسد.
سمت شیخالاسلام که یکی از مقامات عالیه دوران صفویه، زندیه و قاجار بوده به عالیترین مقام روحانی اطلاق میشد که به دعاوی شرعی ، امر به معروف و نهی از منکر ، نظارت بر امور حسبی، امور عالی روحانیون ، مدیریت اموال یتیم و اموال افراد غایب میپرداخت. محمدباقر مجلسی و شیخ بهایی و حُرّ عاملی از علمایی بودند که چنین سمتی داشتند.
میرزامسعود شیخالاسلام در ایام مشروطیت از مواضع برحق شیخ شهید شیخ فضلالله نوری حمایت میکرد. او با علمای اکثر بلاد ارتباط داشت و مواضع شیخ شهید را بازتولید میکرد. به طوری که پس از فتح تهران در جریان محاکمه شیخ فضلالله نوری قاضی از او می پرسد؛ تو به میرزا مسعود شیخالاسلام خط میدادی یا او به توخط می داد؟!
مشروطهچیان قبل از رسیدن به تهران و اعدام شیخفضل الله در میدان توپخانه هنگام عبور از قزوین به خانه میرزا مسعود شیخالاسلام میریزند او را به شکل فجیعی به شهادت میرسانند!! از عجایب مشروطه این بوده است پسر او میرزا مسعود یکی از فاتحان تهران بوده و برخی مورخان او را رئیسالمجاهدین در فتح تهران معرفی میکنند!
من در حیرتم وقتی جلال آل احمد از نعش شهید شیخ فضل الله نوری بر سر دار، به علامت استیلای غرب یاد و از او تجلیل میکند، چرا از رفیق و همرزم یا استاد او در قزوین یادی نمیکند. شهید میرزا مسعود شیخالاسلام اکنون در محل پیغمبریه قزوین که مدفن چهار تن از پیامبران بنیاسرائیل و مدفن علمای بزرگ و مدرسان و فقیهان عالیقدر است مدفون است.
اما پسر او میرزاحسن که از او به عنوان رئیس مجاهدین فاتح تهران در سقوط استبداد صغیر یاد میشود در محلی دفن است که مخروبهای است و مردم قزوین از آنجا به عنوان امامزاده بیغیرت یاد میکنند.
تاریخ به هنگام اعدام شیخ فضلالله نوری از پسر او یاد می کند، که پای چوبه دار کف و سوت میزد. اما از قتل فجیع عالیترین مقام و منصب روحانیت در اندازه «شیخالاسلام» یادی نمیکند!؟ به این سؤال باید پاسخ داد چگونه پدر مشروعهخواه بوده و پسر مشروطهخواه و فاتح تهران و از همه مهمتر این آقا پسر هنگام شهادت پدر کجا بوده است؟!
2- حرف شیخ فضلالله نوری که از بنیانگذاران اصلی مشروطه بوده این بود که نباید نسخه «عدالت» ما از فرانسه و «شورا» از انگلیس بیاید. او برای حفظ استقلال و هویت ملی و منافع ملی دو پیشنهاد روشن داشت:
الف- شرط و شروط مشروطه باید احکام قرآن و عرف جامعه اسلامی باشد.
ب- برای اطمینان از این مهم 5 تن از علما و فقهای بزرگ در جایگاه شورای نگهبان به مصوبات مجلس نظارت کنند، تا قانونی خلاف شرع مقدس اسلام تصویب نشود این حرف عوامفهمترین و خواصفهمترین سخن برای نجات مشروطیت از افتادن در دام استبداد بود اما انگلیسیها نه در زمان قاجار و نه در زمان پهلوی اجازه ندادند چنین فهمی در کشور گفتمان شود.از دل مشروطه استبداد رضاخان و از دل نهضت ملی استبداد پهلوی دوم را با حمایت مجاهدین بخوانید منافقین رقم زدند.
3- امام (ره) در نهضت الهی خود با هوشمندی چون کوه در برابر جریان منافقین ایستاد و اجازه نداد یک گفتمان آمریکایی – انگلیسی توسط عمله استعمار و استحمار مسلط شود و ضربهای که در مشروطه و نهضت ملی خوردیم تکرار شود. از روز اول جلوی انحراف ایستاد. جایگاه شورای نگهبان به عنوان صیانت از اسلامیت و جمهوریت نظام در قانون اساسی را محکم کرد. کسانیکه امروز به بهانههای مختلف به شورای نگهبان حمله میکنند و برای آن خط و نشان میکشند مواضع و دیدگاه «میرزاحسن» را نمایندگی میکنند.
دست این جماعت به خون پاکان این سرزمین آلوده است حتی از «پدرکشی» ابا ندارند.
امروزها سالروز شهادت آیت الله شیخ فضل الله نوری است. شهادت او نقطه عطف در تاریخ ایران اسلامی است.
جریان سکولار و لائیک در کشور ، مواضع خود علیه شورای نگهبان را پشت سر اصلاحطلبان پنهان میکنند.
برخی از اصلاحطلبان دانسته و یا نادانسته عمله توطئه و دسیسههای آنها علیه جمهوریت و اسلامیت نظام هستند . اگر این مواضع ادامه داشته باشد مردم از آنها به عنوان «بیغیرت» یاد میکنند و حاضر نمیشوند حتی بر سر قبر آنها فاتحهای قرائت کنند.
انتهای پیام/
نظرات شما