تحلیلگر سیاست خارجی:

سوریه در دامن مقاومت پیروز بود

تحلیلگر سیاست خارجی گفت: شکست‌های رژیم صهیونیستی از مقاومت آن‌ها را به ایده تقطیع محور مقاومت رساند و برای عملی‌کردن طرح‌های اشغالگرانه و توسعه‌طلبانه‌اش در غزه و لبنان نیازمند تضعیف یا متلاشی‌شدن سوریه بود.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین خدابخش عبدلی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» اظهار داشت: گروه یا گروه‌هایی مسلح به ابزارهای پیشرفته نظامی، مخابراتی، ماهواره‌ای و پهپادی و با ترکیب جمعیتی و ملیتی متفاوت و با حمایت کشورهای مختلف همسایه و غیر همسایه متخاصم با دولت سوریه اعم از ترکیه و کشورهای عرب منطقه و نیز کشورهای هم پیمان ایالات متحده در جنگ علیه سوریه طی دو دهه گذشته، این کشور را مورد تهاجم قرار داده و این تجاوز با همراهی و استقبال طیف مردمی مخالف دولت قرین شده است.

کارشناس مسائل سیاست خارجی ادامه داد: از سویی برخی از دولتمردان اصلی در سطوح بالای حاکمیتی کشور سوریه به زود تسلیمی رو آورده و وحدت و انسجام حاکمیتی را شکسته و هم‌زمان ارتش این کشور که موضع‌گیری‌ها و عملکردش تابعی از برآیند بدنه قدرت است به نتیجه مشابهی رسیده و اگرچه به‌خاطر حدود ۱۵ سال جنگ و درگیری ویرانگر، توان و استطاعت چندانی هم برای دفاع جانانه ندارد و همه این نابسامانی‌ها، خواه‌ناخواه قطعات پازل‌های مختلف چیده شده توسط کشورهای ذی‌نفع در شکسته‌شدن و اسقاط نظام و حاکمیت سوریه را تشکیل داده.

ترکیه تمامیت ارضی سوریه را نادیده گرفت

استاد حوزه و دانشگاه گفت: این حمله و تهاجم، از طرفی پازل مخاصمات ترکیه با سوریه را تکمیل کرده ترکیه‌ای که در هر فرصتی و به انحای مختلف  تمامیت ارضی سوریه را نادیده گرفته و چه‌بسا یکی از الزامات تحقق رؤیای خیال‌پردازانه برخی سیاست‌مداران ترکیه‌ای را در بازآوری و تشکیل مجدد امپراتوری عثمانی محقق ساخته است.

کارشناس سیاست خارجی ادامه داد: کشورهای عرب منطقه نیز از هم‌رنگ جماعت نشدن حکومت بشار و نا هم‌نوایی آن، در این روند قرار گرفته‌اند و صدالبته همدلی‌ها و هم‌پیمانی‌های آشکار و پنهانشان با رژیم صهیونی، فاکتور اصلی در این موضع‌گیری‌های خصمانه برای ازبین‌بردن حکومت سوریه است.

پژوهشگر مسائل راهبردی خاطرنشان کرد: ایالات متحده و هم‌پیمانان غربی‌اش از چند جهت در مسائل سوریه ورود دارند، داشتن پایگاهی در کمربند محور مقاومت که بتواند اهداف منطقه‌ای خود را دنبال کند و به سرویس‌دهی به دیگر پایگاه‌ها در سایر نقاط و دیگر کشورهای منطقه مثل عراق بپردازد و نیز توازن ورود و حضورش را با  رقیب سنتی و دیرینه‌اش یعنی روسیه حفظ نماید و از طرفی بتواند نبض تحرکات ضد محور مقاومت را در دست داشته و مخاصمات بین کشورهای محور مقاومت با اسرائیل را به نفع خود و به نفع رژیم جعلی مدیریت نماید.

 کارشناس سیاست خارجی تصریح کرد: فراموش نکنیم که در زمانی نه‌چندان دور، ایالات متحده درصدد ایجاد خاورمیانه بزرگ بود که در نقشه ترسیمی‌شان برای جغرافیای سیاسی منطقه، همه چینش‌های موجود دگرگون شده بود هرچند که آن استراتژی غیرمشروع به لحاظ مقررات بین‌المللی و مفاد منشور سازمان ملل، نتوانست لباس تحقق بپوشد؛ ولی قطعاً طراحان آن، از هر فرصتی برای عینیت‌بخشیدن به حتی بخش کوچکی از نقشه شوم خود استفاده می‌برند.

رژیم صهیونیستی نیازمند متلاشی‌شدن سوریه بود

استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: اسرائیل فارغ از موجودیت تجاوزگرانه و ذات ناآرام و ددمنشانه‌اش، با قدرتمندتر شدن محور مقاومت طی دهه‌های گذشته و به‌اجبار همه اتفاقاتی که برایش رقم خورده  اتفاقاتی که در تعاملات خصمانه با کشورهایی چون فلسطین (غزه)، لبنان و سوریه تکوین پیدا کرده‌اند به‌ناچار به ایده تقطیع محور مقاومت رسیده و برای عملی‌کردن طرح‌های اشغالگرانه و توسعه‌طلبانه‌اش در غزه و لبنان نیازمند تضعیف یا متلاشی‌شدن سوریه بود.

وی ادامه داد: آنچه که می‌توان حدس زد در آینده ممکن است اتفاق بیفتد بعد از فراز و فرودها و التهابات و فروکش‌کردن هیجانات ظفرمندی‌های تقدیمی و به‌اصطلاح خودشان سلمی، به‌ناچار باید دولتی که بتواند به امور کشور انتظام نسبی ببخشد و حدود سوریه را از گزند و دست‌درازی برخی امرای کفتار صفت نجات دهد و یکپارچگی سوریه را حفظ نماید باید چنین دولتی هرچند از درون و یا با مدیریت همین گروه‌های مسلح تشکیل گردد، قطعاً منافع درازمدت کشورهای عرب منطقه و حتی ترکیه نیز چنین مطلوبیتی را تعریف می‌کند.

تحلیلگر مسائل سیاسی عنوان داشت: به نظر می‌رسد ترکیه زیانکارترین دولت مداخله‌گر در قضایای کنونی سوریه خواهد بود و ورق حاکمیت سوریه به هر نحوی و هر طوری که برگردد ترکیه به‌هیچ‌وجه نفعی نخواهد برد و چه‌بسا مانند دهه‌های گذشته، با تشدید ناآرامی‌ها در مرزهایش با سوریه، دوباره دوره‌ای طولانی از تنش و جنگ و درگیری قومیتی با کردها و شعبه‌های خود ایجاد کرده تروریستی، متولد گردد.

پژوهشگر مسائل راهبردی خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد با درنظرگرفتن روابط دیرینه کشورمان با دولت اسد و خدمات متقابلی که در طول دهه‌های جنگ در هر دو کشور داشته‌اند و با لحاظ سیاست غیرقابل‌تغییر جمهوری اسلامی در تعریف منافع مشترک با کشورهای اسلامی و مخصوصاً کشوری که در خط مقدم جبهه تقابل با رژیم پلید اسرائیل قرار دارد و از سوی دیگر، برای تداوم پشتیبانی و مستشاری نظامی و راهبری محور مقاومت، یکی از سناریوهای غیرقابل‌انکار و موردتوجه، تمرکز بر ادامه نقش‌آفرینی سوریه و ایفای نقش خود در تقابل مقاومت و اسرائیل خواهد بود. 

استاد حوزه و دانشگاه افزود: شاید با غلبه کنونی گروه‌های مسلح که به انحای مختلف و از همان لحظه‌های آغازین تهاجمشان، خصومت شدید خود را با شیعیان و کشورمان ابراز کرده‌اند این نگاه، عجیب به نظر برسد لکن مدیریت این صفحه شطرنج، همان‌طور که طی دو دهه اخیر، باکیاست و فراست ایرانی‌ها همراه بوده است می‌تواند حتی تهدیدهای به‌ظاهر صعب و سخت این‌چنینی را به فرصت‌هایی بدیع تبدیل سازد.

 تحلیلگر سیاست خارجی یادآور شد: نباید هیچ گزینه‌ای را دور از دسترس قلمداد کرده و از پیش خود و به‌صورت انفعالی، انتخاب‌های خود را محدود و محدودتر سازیم، تجربه مدیریت تعاملات با طالبان در افغانستان، می‌تواند در این زمینه الگودهی خوبی برای سیاست سازان و سیاست ورزان مدبر کشورمان داشته باشد، البته سناریوهای دوم و سوم و... نیز با لحاظ نبودن سوریه در تعاملات اثباتی در محور مقاومت، باید طراحی و مدنظر سیاست‌مداران و راهبرد پردازان قرار گیرد

ایران همچنان تعیین‌کننده است

عبدلی تصریح کرد: نمی‌توان نقش خیلی تعیین‌کننده و قابل‌توجهی به روسیه در تحولات آینده سوریه در نظر گرفت چرا که روسیه به‌اندازه‌ای که جمهوری اسلامی ایران در مسائل سوریه انگیزه دارد قطعاً دارای انگیزه نمی‌باشد و از طرفی درگیری‌های این کشور در اوکراین و پیامدهای آن که تعاملاتش را با ایالات متحده و اروپایی‌ها حتی اروپای شرقی متأثر از کمونیسم، تحت‌تأثیر قرار داده است؛ لذا نمی‌توان انتظار نقش‌آفرینی جدی از این کشور داشت.

وی ادامه داد: تحلیل‌هایی که تصور می‌کند با سقوط بشار اسد زحمات جمهوری اسلامیان و مدافعان حرم به هدررفته هم انفعالی است که ناشی از بی‌اطلاعی ممکن است باشد هم خلاف تاریخ و واقعیات؛ مگر تاکنون از هم‌نوایی‌ها و همراهی‌های اسد پدر و پسر در زمان جنگ تحمیلی، گفتگو نمی‌کردیم؟! حال با دگرگونه شدن اوضاع و سقوط دولت بشار، تاریخ که تغییر نکرده است. 

استاد حوزه و دانشگاه گفت: پس بایستی مرام سیاسی خود را درست بدانیم و درست  انشا کنیم، اگرچه این سقوط‌ها مایه عبرت‌های سیاسی و مدیریتی و کلاس درسی برای همه کسانی است که در این مقطع بسیار حساس و تعیین‌کننده، به دشمنان قسم‌خورده و خون‌خور ده ملت ایران، پالس مذاکره می‌دهند که داوران عرصه سیاست و قضات میدان کیاست در وقت مقتضی خود، این فریب‌خوردگان نمک‌گیر شده دشمن را قضاوت و ادب خواهد کرد.

تحلیلگر سیاست خارجی عنوان داشت: منطقی‌تر این بود که فضای رسانه‌ای مناسبی با آنچه که در میدان اتفاقات سوریه، مورد انتظار بوده برای مردم کشورمان که به حق، در مسائل سوریه صاحب حق هستند و چه جوانان برومندی را در این آب‌وخاک تقدیم عرصه دفاع از کیان اسلامی و محور مقاومت کرده‌اند ایجاد می‌شد که هم نوعی شوک وارد نمی‌شد هم برخی بزدلان، قدرت و فضای مانور و میدان‌داری و شبهه گستری پیدا نمی‌کردند.

عبدلی تصریح کرد: در پایان این نکته را باید خاطرنشان کنم که نباید هیچ ترس و واهمه‌ای در دل هیچ ایرانی بروز و ظهور کند. به تعبیر مقام معظم رهبری که بعد از نابودی حکومت داعش فرمودند ما یکبار این عقرب را زدیم اگر باز برگردد دوباره می‌زنیم تازه این کجا و آن کجا! پس باشد ختامُه مسک مان، بیان شیوا و دشمن برانداز رهبر عزیزمان که فرمودند: همّت جوانان مؤمن، داعش را نابود کرد؛ حالا می‌گویند به‌کلی از بین نرفتند، دوباره‌ هم بیایند همان است؛ «اِن عَادَتِ العَقرَبُ عُدنَا لَها»؛ عقرب را با کفش زد له کرد، گفت اگر دوباره هم بیاید دوباره همین کفش دستم است، باز هم می‌زنم.

انتهای خبر /170

 
http://qomefarda.ir/51817
اخبار مرتبط

نظرات شما