چرا اصولگرایان به سیاستمدارانشان امیدوارند و اصلاحطلبان نا امید؟
کل لیست 30 نفره اصلاحطلبان در حوزه تهران، در دوره دهم مجلس شورای اسلامی بیشترین رأی را کسب میکنند و حتی یک کرسی از تهران هم به نمایندگان اصولگرا نمیرسد. اتحادی که میان اصلاحطلبان با رهبری رئیس دولت اصلاحات حاصل شد، حمایتهای جریان موسوم به اعتدال که از دولت فعلی سردمدار آن است و اعتماد مردم به جریان اعتدال و امید که حسن روحانی عهدهدار آن است باعث شد قشر خاکستری جامعه هم به سمت لیست اصلاحطلبان گرایش پیدا کنند. به تعریف ساده، قشر ساده کسانی هستند که رأی و گرایش سیاسی ثابتی ندارند و در کارزارهای مختلف سیاسی گرایششان تغییر میکند.
اما در این دوره اصلاحطلبان نه تنها در تهران بلکه در کشور از اصولگرایان شکست خوردند. عملا عملکرد اصلاحطلبان مرکز نشین باعث شکست جریان اصلاحات در کل کشور شد و در عین حال، باعث سرخوردگی هوادارنشان در سراسر کشور شد که در انتخاباتهای گذشته، مجلس و دولتِ مورد حمایت رئیس دولت اصلاحات و رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحات را به قدرت رسانده بودند.
عملکرد ضعیف دولتمردان و نمایندگان اصلاحطلب که با شعار امید قدرت را کسب کرده بودند باعث ایجاد ناامیدی فراوانی میان مردم شد. عملا مردمی که گرایش اصلاحطلبی دارند امیدی به تغییر اوضاع طبق گرایشهای سیاسیشان نداشتند. اصلاحطلبان با عملکرد ضعیفشان باعث شدند مردم بسیاری از صندوق رأی فاصله بگیرند. فاصلهای که در این 40 ساله بی سابقه بوده است.
به جرأت میتوان گفت ضربهای که نمایندگان لیست امید تهران به صندوقهای رأی زد در مجلس ششم هم زده نشده بود. هر چند که ضربه مجلس ششم به جمهوری اسلامی هیچگاه فراموش نمیشود. برخی از اصلاحطلبان به قدری تشنه قدرت بودند که عملا فقط میخواستند سهم خود از کرسیهای قدرت را تصاحب کنند و رقبای سیاسی را دور بدارند. نمونه بارز آن هم عارف بود که عملا فقط آمد و بالاترین رأی یا بهتر است بگوئیم بالاترین امید مردمی را کسب کرد اما با عدم فعالیت مفید در مجلس و غیبت بیش از حد خود به آقای ممتنع و آقای غایب شهرت یافت و باعث ناامیدی بسیاری از اصلاحطلبان شد.
عارف فکر میکرد صرفا گرفتن رأی کافیست و کار تمام است و عملا عملکرد جدیای از خود در مجلس نشان نداد. در حالی که مردم رأی میدهند تا برایشان کار کنند.
از مجلس که بگذریم عملکرد ضعیف دولت در سالهای گذشته که منجر شده بود بهانهای برای اغتشاشات مختلف شود نیز در سرد شدن برخی از مردم نسبت به صندوقهای رأی بی تاثیر نبود. این میزان از اعتراضات در هیچ دولتی سابقه نداشت، و این میزان مخالفت علنی با رئیس جمهور در مجامع عمومی و در سخنرانیهای استانی رئیس جمهور عملا شگفتانگیز بود و حاکی از نارضایتی مردم است.
این عملکرد ضعیف اصلاح طلبان باعث شد قشر خاکستریای که در دوره قبل به عارف رأی دادند نیز سرخورده شوند، چرا که منتخبانشان عملا کارآمدی لازم را برایشان نداشتند و اعتمادشان به کل مسئولین دچار تزلزل شد. که البته اگر مجلس فعلی که عمدتا اصولگراست عملکرد خوبی داشته باشد این قشر خاکستری در انتخاباتهای آینده هم حضور خواهند داشت و هم رأیشان به سمت اصولگرایان خواهد گروید.
اما ترفند اصلاحطلبان برای پوشاندن عملکرد ضعیفشان بسیار غافلگیر کننده و جالب بود. آنها که از قبل میدانستند که دیگر حنایشان پیش مردم رنگی ندارند، به دنبال معرفی مقصر برای عملکرد ضعیفشان گشتند، مدعی شدند شورای نگهبان مانع حضور موفق اصلاحطلبان شدهاست و رئیس جمهور هم حمایت همهجانبهای از این جریانسازیشان کردند. مسئله اینجاست، اصلاحطلبان واقعا چه انتظاری از شورای نگهبان داشتند؟! انتظار داشتند اگر امثال عارف برای انتخابات ثبت نام کنند باز هم تایید صلاحیت شود؟ اینکه اصلاحطلبان در مجلس گذشته کارآمدی لازم را نداشتند به قدری محرز است که خود عارف نیز پذیرفته است و برای همین وارد کارزار رقابت نشد و قطعا اگر مردم امیدوار به اصلاحطلبان بودند عارف بدون تردید داوطلب میشد.
بههر حال، اما چیزی که مسلّم است این است که اصولگرایان از نمایندگان و سیاستمدارانشان ناامید نشدهاند
انتهای پیام/
نظرات شما