انفعال ایران در جدال نفتی گرگها
دیری نپایید که مهمانی جشن و سرور ترامپ با انتشار گزارش سقوط آزاد اقتصاد جهان با تخریب موتور محرکه آن چین، تحمیل هزینه گزاف در مصرف کنندگان آمریکایی، آشفتگی بازار های مالی و سقوط قیمت نفت (به دنبال کاهش تقاضای جهان) به عزای دست جمعی حزب جمهوری خواه تبدیل گشت.
بی شک یکی از مهمترین پیامدهای این جنگ اقتصادی تمام عیار تخریب تقاضای انرژی چین و تاثیر آن بر بازار نفت و گاز جهان بود که امید می رفت با آشتی دو غول اقتصادی، صنعت نفت و گاز نامتعارف آمریکا (شیل) را از رکود و ورشکستگی قریب الوقوع نجات دهد. صنعتی که با قطع وابستگی آمریکا به نفت خاورمیانه الگو و استراتژی امنیت جهان را تغییر داده است. آمریکا در زمان اوباما 52% از نفت وارداتی خود را از کشورهای اوپک تامین می کرد، با جهش تولید در زمان ترامپ در پی حذف قانون ممنوعیت صادرات نفت و گاز در صدد تسخیر بازارهای جهانی شده است.
افزایش تولید نفت و گاز در کنار خودکفایی انرژی به افزایش شدید قدرت چانه زنی در آمریکا منجر شده است. از این روست که ترامپ با قلدری در مقابل نوچه خود از مزایای گاو شیرده و امتناء از تامین امنیت خلیج فارس در صورت عدم پرداخت هزینه آن و مشارکت سایر کشورهای جهان سخن می راند.
ترامپ با کاهش هزینه نظامی آمریکا و افزایش فروش اسلحه به اعراب (به دلیل ترس اعراب از کمرنگ شدن حمایت نظامی آمریکا) به خوبی این مهم را برای اعراب تبیین کرده است که هرگونه امنیت سیاسی و امنیتی با احتساب سود و زیان اقتصادی همراه است. در بخش گاز، وابستگی امنیت انرژی اروپا به روسیه باعث شد تا آمریکا نگاه ویژه ای به بازار انرژی اتحادیه داشته و با افزایش صادرات LNG (گاز طبیعی مایع) و تحریم خط لوله گاز نورداستریم2 (صادرات روسیه به آلمان) و تحریم های دیگر بر صنعت روسیه از وابستگی اروپا به روسیه بکاهد.
در آن سوی جهان، بازار شرق آسیا نیز به فرصت جدید برای ایفای نقش آمریکا در امنیت انرژی آسیا بدل گردیده است. آمریکا که با تحریم دومین دارنده ذخایر گاز جهان (ایران) از امنیت خاطر برخوردار است، با تهییج دنیا و اتهام حمایت تروریسم به قطر(بزرگترین صادر کننده گاز به آسیا) خواب پُر کردن جای صادرات گاز غرب آسیا در کره جنوبی و ژاپن که بزرگترین مصرف کنندگان گاز جهان می باشند را می پروراند. صنعت گاز آمریکا همچنین در حال مذاکرات موثری جهت ورود به بازار ترکیه و هند بوده و ترامپ تا نابودی کامل سهم روسیه و کشورهای خاورمیانه در صنعت انرژی عقب نخواهد نشست.
بدیهی است رویای شیرین نفتی آمریکا در گرو امنیت سرمایه گذاری غول های نفتی و مالی در شیل و تضمین بازده مالی آنها می باشد. از همین رو ترامپ پاسخگو به سهامداران نفتی، بانکها، صاحبان تکنولوژی، حامیان انتخابات حزب جمهوری خواه و ... مجبور به هم آغوشی با اکراه با چین کمونیسم و فراموشی جنگ تجاری گردید.
ابتدای سال جاری میلادی(دی ماه) همراه با شوک بزرگ اقتصادی جهان ضربه سهمگینی به آرزوهای دونالد ترامپ وارد کرد. قرنطینه اقتصادهای بزرگ دنیا جهت جلوگیری از گسترش ویروس کرونا با زمین گیر شدن صنعت هوایی، حمل و نقل زمینی، بازار محصولات جهان منجر به کاهش شدید رشد اقتصادی و به دنبال آن سقوط آزاد تقاضای نفت و گاز در تمامی کشورهای مصرف کننده انرژی گردید. (به گزارش IEA، در سه ماه نخست 2020 (زمستان)، مصرف انرژی چین 50% و جهان 34% کاهش یافت).
پیش بینی اکثر موسسات مالی و تجاری Goldman Sacks خبر از انتظار کاهش تصاعدی تقاضای نفت در صورت ادامه همه گیری کرونا داده و در کنار پر شدن ظرفیت ذخیره سازی صنعت نفت صحبت از سقوط تقاضای 20 الی 30 میلیون بشکه در روز در دو ماه آینده می رود.
به دنبال کاهش قیمت نفت و امتناء تولیدکنندگان غیر-OPEC از توقف تولید، رقبای اصلی نفتی آمریکا، عربستان و روسیه، با همراهی چراغ خاموش سایر تولید کنندگان نفتی اوپک که با ترس از دست دادن بازارهای مصرف خود دست و پنجه نرم می کنند در جنگی زرگری شروع به پمپاژ نفت ارزان در بازار کرده و با کاهش بیشتر قیمت نفت و گاز موجب سقوط سهام کمپانی های آمریکایی، ورشکستگی اقتصادی، تلاطم بازارهای آمریکا و زیان بلیونی به تولیدکنندگان و صاحبان تکنولوژی نفت غیر متعارف شدند. (گزارش ضرر این هفته اشلامبرگر12B$ ضرر و Chevron 10B $ بوده است).
روند سقوط قیمت نفت و اعتراض صنایع نفتی آمریکا، ترامپ را برآن داشت تا دست به هفت تیر شده و عربستان را تهدید به قطع بودجه نظامی و وضع تعرفه های سنگین کرده و با تعیین ضرب الاجل 72 ساعته آخر هفته گذشته، کشورهای OPECرا وادار به کاهش تولید قابل ملاحظه ای نمود(نمودار1)
در باب کرنش عربستان و روسیه در مقابل ترامپ سخن بسیار است اما تحلیگران مهمترین عامل توافق دوشنبه را انتظار کاهش شدیدتر تقاضا به دنبال اپیدمی کرونا و پایین ماندن قیمتها در بازه 30$ حتی با وجود توافق کاهش، کسر بودجه شدید کشور های صادر کننده در صورت عدم توافق و رسیدن قیمت به حوزه تک رقمی می دانند.
توئیت پیروزمندانه دوشنبه ترامپ (26/01/1399) (پیوست2) در خصوص موفقیت در نجات نیروی کار صنعت نفت و اجبار کشورهای جهان به کاهش تولید نشان دهنده عمق نگرانی او از بابت ادامه روند کنونی می باشد. معاهده یکشنبه شب (OPEC+G20) ترامپ را در آمریکا تبدیل به اولین رئیس جمهوری کرد که برای بالا نگه داشتن قیمت نفت در این کشور تلّقی می کند.
از آن سو اعلام کاهش قیمت نفت قراردادی عربستان به مقصد آسیا برای ماه آینده (OSP Price) در روز دوشنبه (26/01/1399) نشان دهنده این است تهدید MBS , (بن سلمان) توسط ترامپ ساده گرفته نخواهد شد و عربستان با وجود تعهد کاهش تولید از چنگ زدن به طعمه بازار نفت آسیا عقب نخواهد نشست.
افزایش کوتاه مدت قیمت نفت و کاهش مجدد آن و رسیدن به قیمت 31.54$ در روز دوشنبه (26/01/1399) در پی اعلان توافق شب گذشته نشان دهنده عمقBackwardation بازار بوده و تمامی تحلیل های نفتی دوشنبه 13April حاکی از آن است که غول های مالی دنیا این توافق را برای ایجاد توازن در بازار ناکافی و سقوط آزاد تقاضای ناشی از قرنطینه کرونا را بسیار سریعتر از کاهش عرصه حاصل از توافق حاصله قلمداد می کنند.
و اما گام بعدی ترامپ چه خواهد بود!؟
پاسخ این سوال تا حد زیادی به احیای مجدد بازار مصرف وابسته است و ویروس کرونا نقش بزرگی در انتخابات مجدد ترامپ در آمریکا و سرنگونی اقتصادهای جهان بازی خواهد کرد. در صورت ادامه تخریب تقاضا، ترامپ برای نجات کشورش تنها یک راه در میان دارد و آن تخریب عرضه با زور است.
زوری که نه حاصل توافق که ناشی از جنگ یا تحریم یا بازی روانی خواهد بود. ایجاد تنش و بالا بردن ریسک ژئوپلتیک با قطع عرضه یا بالا نگه داشتن مصنوعی قیمت با جنگ روانی از گزینه های پیش روی قلدران و کاخ سفید و حزب جمهوری خواه خواهد بود.
نقش ایران در جنگ گرگ ها و سقوط بانیان هرج و مرج اجتماعی و اقتصادی جهان:
بی شک این جنگ برنده مطلق نخواهد داشت. پر واضح است که شرایط جنگ کنونی صنعت نفت کشور که با تحریم های خرد کننده دست و پنجه نرم می کند از وضع فعلی بدتر نخواهد شد. شکایت گرگ های نفتی از مازاد عرضه در حالی است که نفت ایران، لیبی و ونزوئلا به دلایل ژئوپلتیک از بازار کنار گذاشته شده بازگشت تنها درصدی از این ظرفیت، بزرگترین کابوس آمریکا و OPEC خواهد بود.
متاسفانه تصور پیش روی بازار نفت و ترند تحول تکنولوژی در جهان از پایان راه صنعت نفت و عدم امکان و فرصت نسل آینده برای استفاده از ذخایر طبیعی کشور خبر می دهد.
ویروس کرونا آخرین فرصت جدی برای بقا در اتحادیه اوپک را فراهم کرده و انفعال ژنرال های نفتی کشور به طور حتم میخ محکمی بر تابوت پوسیده صنعت نفت کشور خواهد کوبید.
انتهای پیام/
نظرات شما