افرادی که سر مرگ را کلاه گذاشتند
۸. Ben Nyaumbe
انسان قوی‌ترین موجود بر روی زمین است، اما خب طبیعت بعضی وقت‌ها به ما یادآوری میکند که زیاد به خودمان مغرور نشویم و این اتفاق برای آقای Ben Nyaumbe افتاده است.
او گیر یک مار پیتون افتاد و این مار چهارمتری این مرد بیچاره را به داخل یک تنه‌ی درخت برد و بدنش را به دور او حلقه کرد و سعی کرد تا او را ببلعد. Ben سه ساعت تمام با مار جنگید و با کشیدن تیشرتش بر روی سرش، نمیگذاشت که مار سر او را ببلعد و این کشاورز با آخرین نفس‌هایی که داشت، دم مار را گاز گرفت و مار او را رها کرد و بعد هم گریخت.
۷. Todd Orr
با دانستن داستان این مرد، متوجه خواهید شد که اصلا نباید سمت کودکان حیوانات وحشی شویم. یک فرد محلی در مونتانا در آمریکا در حال کوهنوردی بود که به یک خرس و توله هایش برخورد کرد. بعد از آن خرس مادر به سمت او حمله کرد و او را زخمی کرد. اما تاد فرار کرد و با یه عالمه زخم و مصدومیت، پنج کیلومتر را دوید و خودش را به ماشینش رساند. اما از شانس بدش، همان خرس قبلی دوباره سر وقتش آمد و دوباره به او حمله کرد و این حمله از حمله‌ی قبلی خیلی بدتر بود.
خرس چندین استخوان او را شکست و زخم‌های عمیقی به او زد، اما از روی خوش شانسی هیچ یک از شاهرگ‌های اصلی او پاره نشده بود و تاد به طرز معجزه آسایی زنده ماند.
۶. Hiroo Onoda
جنگ جهانی دوم یک فاجعه بود و جان ۶۰ میلیون نفر را گرفت و سرباز‌های زیادی در آن جنگ، جنگیدند. یکی از این سرباز‌ها Hiroo Onoda بود و برای ژاپن خدمت میکرد. او که در فیلیپین بود دستور گرفته بود که باید تا پایان جنگ در یک جنگل مقاومت کند و جالب این است که خبردار نشد که جنگ تمام شده و تا سی سال بعد از جنگ در جنگل‌ها بود و مردم محلی را می کشت و دام‌ها و یا غذاهایشان را میدزدید و تا اینکه دستور رسمی از ژاپن به دست او نرسید، تسلیم نشد و بعد از گرفتن دستور، جنگش را خاتمه داد.
۵. Slavomir Rawicz
در سال ۱۹۴۰ سرنوشت Slavomir Rawicz را به زندان اتحاد جماهیر شوروی انداخت. آنهم در یک زندان در یک جای پرت و دورافتاده در سیبری که فرار از آن زندان را ممکن میکرد، ولی زنده ماندن در آن شرایط را غیرممکن. اما خب بالاخره این آقا به همراه یک گروه از زندانی ها، در سال ۱۹۴۱ از زندان فرار کرد. باورش خیلی سخت است، اما در طول یک سال، او از جنگل‌های سیبری گذشت و حتی از رشته کوه‌های هیمالیا هم گذر کرد و بعد از ۶۴۷۳ کیلومتر سفر و کشته شدن سه تن از افراد گروهش، بالاخره خودش را به هندوستان رساند. هالیوود هم که دید این داستان خیلی جالب است، آن را تبدیل به یک فیلم به نام راه برگشت کرد.
۴. Anna Bagenholm
اگر در دمای زیر صفر درجه یخ بشکند و داخل دریاچه یخ زده بیافتید، زندگی آدم به خطر میافتد و اگر کسی در زیر آن یخ‌ها گیر بیافتد، به احتمال زیاد کارش تمام است. خانم Anna Bagenholm در حال اسکیت بازی با رفیقانش بود که به درون یک دریاچه‌ی یخ زده و بین یخ‌ها و صخره‌ها گیر افتاد. اما او به طرز معجزه آسایی، چهل دقیقه هوشیار و زنده بود. به خاطر اینکه در یک نقطه بین یخ و صخره‌ها هوای گیر افتاده پیدا کرد. اما خب سردی آب در نهایت به او غلبه کرد و چهل دقیقه‌ی دیگر هم طول کشید تا گروه نجات او را بیرون بیاورند.
وقتی او را بیرون آوردند هیچ نبضی نداشت و تمام بدنش منجمد شده بود. اما با تلاش دکتر‌ها او به زندگی برگشت و به طرز کاملا معجزه آسایی زنده ماند.
۳. Harrison Okene
آقای Harrison Okene آشپز یک قایق تفریحی بود و با حادثه‌ای که برای او اتفاق افتاد او نباید زنده میماند، اما خب زنده ماند. در یک صبح زود در خلیج نیجریه، یک قایق تفریحی در یک دریای طوفانی غرق میشود. متاسفانه ۱۱ نفر غرق می شوند، اما یک سقف بالای سر خود پیدا میکند و چندین تشک را روی هم می گذارد تا روی آب بایستد و مخزن هوایی را برای خودش درست کند و جالب این است که سه روز آنجا طاقت آورده و وقتی که غواص‌ها برای بررسی لاشه رفته بودند، با دیدن هریسون که از تاریکی بیرون آمده بود، کاملا شوکه شده بودند.
۲. Vesna Vulovic
تا حالا شده که بشنوید که یک نفر از یک حمله‌ی تروریستی جان سالم به در برده است و یا از یک سقوط هواپیما. اما کمتر شنیدیم که کسی از هر دوی ان‌ها جان سالم به در برده باشد. اما خب این خانم این کار را انجام داده است.
در سال ۱۹۷۲ این خانم که یک خدمه‌ی پرواز در پرواز JAT ۳۶۷ بود. در ارتفاع ۳۳ هزار پایی یک بمب منفجر شد و هواپیما را متلاشی کرد و این خانم به طرز معجزه آسایی از بمب و سقوط هواپیما، جان سالم به در برد و کاملا از مصدومیت هایش هم بهبود پیدا کرد و جالب این است که رکورد گینس بالاترین پرش بدون چتر را هم به نام خودش ثبت کرد.
۱. Poon Lim
در نوامبر سال ۱۹۴۲ آقای Poon Lim سوار یک کشتی باربری شد و از آفریقای جنوبی به سورینام در آفریقای شمالی میرفت. اما در طول سفر کشتی با یک موشک زیرآبی زده شده و غرق شد. آقای لی موفق شد تا از زیر آب بالا بیاید و خودش را تکه‌های چوبی برساند که آن را نجات داد. اما خب تازه این اول داستان او بود. او از طوفان‌های زیادی جان سالم به در برد. ماهی و مرغ‌های دریایی را خورد و برای ۱۳۳ روز، روی آب زنده ماند. او حتی یک کوسه را که میخواست قایقش را خراب کند را نیز کشت و در نهایت توسط ماهیگیر‌های برزیلی نجات یافت.
انتهای پیام/
نظرات شما