نیویورک تایمز: چرا ترامپ بازنده انتخابات ۲۰۲۰ خواهد بود؟
در این گزارش امده است: در وضعی که چندین نامزد اصلی دموکراتها مشخص شدهاند، تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا از همین حالا به شدت بالا گرفته است. اما به باور من نتایج انتخابات سال ۲۰۲۰ از همین حالا رقم خورده است. رقابت به شدت بالای دو حزب عمده آمریکا و سطح بالای قطبیشدگی هیئتهای انتخاباتی عمیقا بر رفتار سیاسی آمریکاییها تاثیر گذاشته است و در نتیجه خروجی انتخابات سال ۲۰۲۰ تا حد زیادی قابل پیشبینی شده است.
عضویت در احزاب و تعصب بیش از حد به یکی از دو حزب عمده آمریکا که البته همواره عاملی موثر در تعیین انتخابات مختلف این کشور بوده است امروزه به تنها عامل و هدف غایی رایدهندگان آمریکایی تبدیل شده است. در چنین فضایی فردی که به سوء رفتار علیه دختران نوجوان و زنان جوان متهم بود توانست در انتخابات اولیه ایالتی بیش از نود درصد آرا را از آن خود کند و این همان کاری بود که روی مور، نامزد جمهوریخواهان، در انتخابات ویژه سال ۲۰۱۷ در آلاباما انجام داد.
با این حال یک جنبه ویژه از این قطبیشدگی تا حد زیادی مورد غفلت قرار گرفته است: حزبزدگی منفی. رایدهندگانی که در آمریکا به این نگرش دچار شدهاند بیشتر از آنکه بر حسب علاقه به حزب خود تصمیم بگیرند، به واسطه نفرت از حزب رقیب دست به انتخاب میزنند. حزبزدگی منفی به طور خاص به نفع آن حزبی است که ریاست جمهوری را در اختیار ندارد چراکه رایدهندگان این حزب خود را در جهانی مییابند که در آن ترجیحات سیاسی آنها تحت حملات مداوم قرار دارد یا دستکم به نظر میرسد که این چنین باشد.
نویسنده این گزارش در ادامه نوشت: من در مورد انتخابات میان دورهای که پشت سر گذاشتیم یک مدل پیشبینی طراحی کردم که تا حدی به این الگوواره تازه رفتاری رایدهندگان توجه کرده بود. این مدل عملکردی مشابه بهترین مدلهای مورد استفاده برای پیشبینی نتایج انتخابات داشت و پیشبینیهای من حتی ماهها پیش از دیگر برآوردها صورت گرفتند. این اتفاق مهمی است چرا که از همین حالا میتوانیم بگوییم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ چه اتفاقی میافتد.
مدل طراحی شده به وسیله من در مورد انتخابات میان دورهای ۲۰۱۸ از موفقیت عمده دموکراتها خبر داد. پیشبینیهای من نشان داد آرای نمایندگان حزب جمهوریخواه در مجلس نمایندگان در حومه شهرها به شدت افت خواهد کرد. این تغییر آرا به دو علت اتفاق افتاد: یکی از علل این امر متعارف بود و شامل دور شدن رایدهندگان مستقل از حزب رئیس جمهور است که از انتخابات میان دورهای سال ۲۰۰۶ هر بار شاهد آن بودهایم.
علت دیگر را میتوان در بسیج رایدهندگان مبتلا به حزبزدگی منفی دانست که سبب مشارکت بیشتر دموکراتها و کسب کرسیهای بیشتر به وسیله آنها میشود. من با شناسایی مناطق تحت کنترل جمهوریخواهان در ژوئیه ۲۰۱۸ پیشبینی کردم که حزبزدگی منفی باعث میشود دموکراتها دستکم چهل و دو کرسی مجلس نمایندگان را به دست بگیرند. هرچند مدل من در ابتدا برای کسی جذاب نبود، در روز انتخابات و با روشن شدن نتایج دقت عملکرد آن مشخص شد.
رای دهندگان دموکرات و به خصوص زنان دارای تحصیلات دانشگاهی که تهدید ناشی از دولت ترامپ هم به آنها انگیزه مضاعفی داده است، فعال شدهاند و مادامی که این تهدید به باور آنها وجود دارد همچنان فعال خواهند ماند. از سوی دیگر ضعفهای دموکراتها در انتخابات میاندورهای کنگره در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ و انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ از میان رفته و در عوض یک بدنه قدرتمند و یکپارچه رایدهندگان دموکرات شکل گرفته که همان نتایج مثبتی را برای دموکراتها رقم خواهد زد که در انتخابات میان دورهای سال ۲۰۱۸ شاهد بودیم.
البته افزایش آرای دموکراتها منسجم و یکسان نخواهد بود. آنها در مراکز شهری و در ایالتهای دارای تکثر، تحصیلات بهتر و لیبرالتر آرای بسیار بیشتری خواهند داشت و در دیگر ایالات از جمله میسوری با کاهش رای مواجه خواهند بود. هرچند امکان دارد ترامپ بار دیگر آرای رایدهندگان را در ایالت هایی، چون اوهایو و حتی شاید فلوریدا را از آن خود کند، بعید است وی بتواند در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ روی آرای ایالتهای میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا حساب کند. در اینجا لازم است به عملکرد دموکراتها در انتخابات میان دورهای اخیر در این ایالتها نگاه کنیم. مشکلات ترامپ با رایدهندگان مستقل که البته وی در سال ۲۰۱۶ رای آنها را از آن خود کرد باعث میشود در سال ۲۰۲۰ آرای آریزونا، کارولینای شمالی و حتی شاید جورجیا نیز سبد دموکراتها ریخته شود و ایالتهای ویرجینیا، کلرادو، نوادا و نیوهمپشایر نیز از فهرست رایدهندگان مستقل خارج شوند.
به طور کلی، انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ در حال شکلگیری در قالب نبرد برای جذب بیشترین پایگاه در میان رایدهندگان است و پایگاه دموکراتها بزرگتر از جمهوریخواهان است. مزیت آماری دموکراتها در کنار مزیت شور و شوق حامیان آنها و افزایش وفاداری به حزب در میان هواداران بر اثر پدیده حزبزدگی منفی باعث میشود مزیت ساختاری این حزب به شکل قابل ملاحظهای بالاتر باشد. میزان مشارکت در انتخابات میان دورهای سال ۲۰۱۸ حدود دوازده درصد بیشتر از مشارکت رایدهندگان در انتخابات ۲۰۱۴ و بالاتر از هر انتخابات میاندورهای در چند دهه اخیر بود.
در انتهای این مطلب آمده است: در نتیجه بیست و یک ماه آینده تا برگزاری انتخابات را عملا در فضایی خواهیم گذراند که نتایج آن به واسطه قطبیشدگی و حزبزدگی منفی از همین حالا تعیین شده است. دموکراتها مسیر روشنی برای باز پس گیری کاخ سفید دارند. تقریبا هیچ رئیس جمهور دیگری برای پیروزی مجدد در انتخابات با چنین وضع دشواری روبرو نبوده است. اما قطعا باید به این نکته هم اشاره کنیم که ترامپ به هیچ عنوان شباهتی به دیگر روسای جمهور آمریکا ندارد.
انتهای پیام/
نظرات شما