چرا «رئیسی» بهترین رئیس جمهور ایران بعد از اصلاح قانون اساسی است؟
شروع مناظره های انتخاباتیش اینگونه بود: خسته نشدید از این همه تهمت و عملیات روانی روی مردم؟ بی پاسخ گذاشتن توهین ها بر خلاف رسم مناظره ها و پرداختن او به وعده هایی برای بازگرداندن دولت به مردم محبوبیت خاصی به او داد.
روحیه اشرافی گری و خاندان سالاری هاشمی از فرزندان او نمادهایی از خودشیفتگی خانوادگی، فساد اقتصادی و روابط و اظهارات ناسالم سیاسی در ذهن مردم ساخت. تا جایی که مهدی هاشمی هنوز در حال گذراندن دوران محکومیت خود به جرم رشوه و اختلاس است و فائزه هاشمی اوضاع بهتری از او ندارد.
خاتمی! چهره ای محبوب در سالهای ابتدایی ریاست جمهوری اش که شعارهایی بر پایه آزادی های اجتماعی سرداد. اما کابینه ای متشکل زنگنه ها، جهانگیری ها و... از دولت او کابینه ای در امتداد هاشمی ساخت. این باعث شد هم مردمی که با «نه به هاشمی» به او رای داده بودند احساس فریب خوردگی کنند و هم جریان اصلاح طلبی که می خواست سر به تن هاشمی نباشد از او کینه دار شود! دوره ریاست جمهوری خاتمی پر بود ازآشوبهای خیابانی هوادارانش و بحران سازی های دوستان او مثل قتل های زنجیره ای و... و البته فسادهایی مانند کرسنت و... اوج نارضایتی از خاتمی در رای های انگشت شمار به هاشمی و معین و ریاست جمهوری احمدی نژاد انجامید.
احمدی نژاد! برخلاف هاشمی و خاتمی در ابتدا با شعارهای انقلابی و ساختن دوباره ایران به میدان آمد و وابسته به جناح سیاسی خاصی نبود. نهضت مسکن سازی، یارانه های عمومی، ساماندهی هایی مانند سوخت و... برای او کارنامه خوبی ساخته بود، اما احمدی نژاد مسحور شد و مقهور. هم سحر چند نفر از اطرافیانش و هم قهر رقبایش. از بی اخلاقی های سیاسی تا قهر و خانه نشینی نشان داد که او اصالت اخلاقی و بزرگمنشی سیاسی را در خود ندارد و هوادارانش را برای همیشه نا امید کرد.
روحانی! شاید در وصف او فقط چند کلمه کافی باشد. «دولت تعطیل و منتظر برجام». او وعده داد ظرف ١٠٠ روز مشکلات کشور را حل می کند اما بعد از برجام او، دلار سه هزار تومانی ٣٠ هزارتومان و روزانه ٧٠٠ کشته کرونایی با واکسنی که گروگان برجام بود برجای ماند. تعدد عملیاتهای تروریستی از حمله داعش به مجلس تا ترور فخری زاده و شهادت حاج قاسم درست بعد از توافق او با آمریکا اتفاق افتاد. آشوب های بنزینی و دروغ تاریخی منم صبح جمعه فهمیدم و تفریحات کیش و قشم و توچال او در روزهای سیل و زلزله و گرانی، از ایران کشوری عصبانی و زخم خورده ساخت و از روحانی منفور ترین رئیس جمهور تاریخ ایران.
اما رئیسی! شروع مناظره های انتخاباتیش اینگونه بود: خسته نشدید از این همه تهمت و عملیات روانی روی مردم؟
بی پاسخ گذاشتن توهین ها بر خلاف رسم مناظره ها و پرداختن او به وعده هایی برای بازگرداندن دولت به مردم محبوبیت خاصی به او داد. ١۶ میلیون رای سال ٩۶ او به ١٨ میلیون ارتقا پیدا کرد. آرایی که اگر مشارکت کلی تا ٨٠ درصد هم بالا می رفت باز رای او اکثریت بود. شروع کار او مصادف بود با روزی ٧٠٠ کشته و واکسنی که می گفتند لنگ برجام است. جان مردم را با مدیریت بزرگترین بحران ۵٠ سال اخیر یعنی کرونا، تضمین کرد. ظرف یک سال به تمام ایران سر زد، ایرانی که سالها رییس جمهور را از نزدیک ندیده بود. پیمان شانگهای و سایر روابط راهبردی با شرق توسط رییسی باعث شد تا غرب به میز مذاکره برای اصلاح برجام بازگردد. روابط با منطقه و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از قطر تا عربستان، هژمونی منطقه ای ایران را احیا کرد. اصلاحات اقتصادی و حذف ارز ترجیحی با سناریوی منم صبح جمعه فهمیدم نبود، او با مردم حرف زد و از تصمیمش گفت و یارانه های فریز شده در دولت روحانی را تا ١٠ برابر برای مردم اضافه کرد. حالا بسیاری از اقدامات زیرساختی برای آواربرداری ده سال اخیر را آغاز کرده و رگه های بهبود و آثار این اصلاح دیده می شود. او کشور را وارد چالش و دعواهای سیاسی نکرده و هر هفته با یک حمله به منتقدان کشور را متشنج نمی کند. او فرزندان لاکچری و آقازاده های بهره مند از رانت ندارد. نه فرزند سالار است، نه غوغاسالار نه حزب سالار. او رئیس جمهور مردم سالار است.
انتهای پیام/
نظرات شما