یادداشت؛
توهم خود بزرگپنداری!
هم در این دولت و کشور فیلم میسازید و میخواهید برای خود کسب اعتبار کنید و به جشنواره فجر میآیید هم تا دم در نشست خبری میآیید و داخل نمیشوید!
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، شتر سواری دولا دولا نمی شود، حکایت این روزهای جشنواره فیلم فجر و برخی تحریم کنندگان، مصداق بارز این ضرب المثل قدیمی است.
در روز سوم جشنواره و از ساعت ۱۳ فیلم «چرا گریه نمی کنی؟» برای اهالی رسانه به نمایش درآمد. فیلمی به کارگردانی و بازیگری علیرضا معتمدی و همچنین با حضور بازیگران نام آشنایی چون مانی حقیقی، هانیه توسلی، فرشته حسینی، علی مصفا و باران کوثری. فیلمی که نه فیلمنامه داشت نه بویی از محتوا برده بود فیلمی ناچیز که بهغیر از چند شوخی جنسی که باعث خنده حضار میشد چیز دیگری برای ارائه نداشت.
از قضا بازیگران این فیلم درجه چندم از چندی قبل پس از اینکه شستشان خبردار شد که فیلم به درخواست تهیه کننده به جشنواره آمده با ژست روشنفکری بیانیه های متعددی در فضای مجازی منتشر کردند و گفتند که بخاطر عزادار بودن مردم ایران در جشنواره فیلم فجر شرکت نخواهند کرد.
ظاهرا تک به تک بازیگران و عوامل فیلم با علم به خروجی اثر خبر داشتند که با حضور در نشست خبری و همچنین سالن های سینمای پردیس ملت با نقد جدی اصحاب رسانه روبرو خواهند شد، به همین دلیل با سناریوسازی کاری که در آن تبحر خاصی دارند عقلها را روی هم ریختند و اعلام کردند که جشنواره فیلم فجر را تحریم میکنیم.
این رفتار به کنار، بود یا نبود اینگونه افراد که سینما را به سیاست ارتباط می دهند و قصد دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند و دلسوز سینمای ایران نیستند برای مردم و همچنین اهالی سینما فرقی ندارد سوال اینجاست، جناب آقای علیرضا معتمدی کارگردان محترم فیلم و همچنین بازیگر نقش اول فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» شمایی که در سالن پردیس ملت حضور داشتی و فیلم را به تماشا نشستی چرا به جای حضور در نشست خبری بعد از اکران در فود کورت مجموعه ملت مشغول خوردن چای و قهوه بودید؟
این حرکت شما مصداق بارز توهین به اصحاب رسانه و افکار عمومی است. نه برای خود احترام قائل شدید نه برای اهالی رسانه و مردم؛ یا نباید پایتان را در مجموعه پردیس ملت میگذاشتید یا اگر گذاشتید باید در نشست خبری فیلم دستِ چندمتان شرکت میکردید و پاسخگوی پرسشهای خبرنگاران میشدید.
این حرکت شما مصداق بارز ضرب المثل شتر سواری دولا دولا نمیشود است هم در این دولت و کشور فیلم میسازید و میخواهید برای خود کسب اعتبار کنید و به جشنواره فجر میآیید هم تا دم در نشست خبری میآیید و داخل نمیشوید!
برخی ظاهرا توهم خود بزرگ پنداری دارند، اگر این ملت و کشور و سینما نبود الان آیا اسم شما اصلا بر سر زبانها میافتاد؟ بعید میدانم با توجه به سطح هنری که دارید فضایی برای فیلمسازی افرادی همچون شما باز باشد، آیا با تحریم این جشنواره برای ادامه کارتان احساس می کنید که در هالیوود مشغول به کار خواهید شد؟ نکند در پس ذهنتان احساس میکنید که روح استیون اسپیلبرگ بزرگ یا کریستوفر نولان در شما دمیده شده و آنقدر هنر دارید که هرجای این کره خاکی به شما کار بدهند و اسم شما را بر زبان بیاورند؟
به شدت در اشتباهید، حتی تهیه کننده فیلم هم در نشست خبری، امثال شما را خوب شناخت که پشت فیلم را خالی کرده و او را تنها گذاشتید. رضا محقق درست گفت که امثال شما را چه به سینما بروید سیاسی شوید! البته که با توجه به میزان سواد برخی از سلبریتی ها نمیتوان امیدوار بود که در عالم سیاست هم به جایی برسند. بد کردید ، چهره واقعی خود را به نمایش گذاشتید ، فقط باید منتظر روزی بمانیم که دوباره دست از پا درازتر در سینمای ایران دنبال کار و نقش میگردید و توقع دارید اصحاب رسانه ای که امسال به طور علنی به آنها توهین کردید روبهرویتان بنشینند و نشست خبری برگزار کنند.
این حکایت را هم از مولانا نقل میکنیم تا زنهاری باشد برای همه آنهایی که جشنواره فیلم فجر را تحریم کردند.
آن مگس بر برگ کاه و بول خر
همچو کشتیبان همی افراشت سر
گفت من دریا و کشتی خواندهام
مدتی در فکر آن میماندهام
اینک این دریا و این کشتی و من
مرد کشتیبان و اهل رایزن
در روز سوم جشنواره و از ساعت ۱۳ فیلم «چرا گریه نمی کنی؟» برای اهالی رسانه به نمایش درآمد. فیلمی به کارگردانی و بازیگری علیرضا معتمدی و همچنین با حضور بازیگران نام آشنایی چون مانی حقیقی، هانیه توسلی، فرشته حسینی، علی مصفا و باران کوثری. فیلمی که نه فیلمنامه داشت نه بویی از محتوا برده بود فیلمی ناچیز که بهغیر از چند شوخی جنسی که باعث خنده حضار میشد چیز دیگری برای ارائه نداشت.
از قضا بازیگران این فیلم درجه چندم از چندی قبل پس از اینکه شستشان خبردار شد که فیلم به درخواست تهیه کننده به جشنواره آمده با ژست روشنفکری بیانیه های متعددی در فضای مجازی منتشر کردند و گفتند که بخاطر عزادار بودن مردم ایران در جشنواره فیلم فجر شرکت نخواهند کرد.
ظاهرا تک به تک بازیگران و عوامل فیلم با علم به خروجی اثر خبر داشتند که با حضور در نشست خبری و همچنین سالن های سینمای پردیس ملت با نقد جدی اصحاب رسانه روبرو خواهند شد، به همین دلیل با سناریوسازی کاری که در آن تبحر خاصی دارند عقلها را روی هم ریختند و اعلام کردند که جشنواره فیلم فجر را تحریم میکنیم.
این رفتار به کنار، بود یا نبود اینگونه افراد که سینما را به سیاست ارتباط می دهند و قصد دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند و دلسوز سینمای ایران نیستند برای مردم و همچنین اهالی سینما فرقی ندارد سوال اینجاست، جناب آقای علیرضا معتمدی کارگردان محترم فیلم و همچنین بازیگر نقش اول فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» شمایی که در سالن پردیس ملت حضور داشتی و فیلم را به تماشا نشستی چرا به جای حضور در نشست خبری بعد از اکران در فود کورت مجموعه ملت مشغول خوردن چای و قهوه بودید؟
این حرکت شما مصداق بارز توهین به اصحاب رسانه و افکار عمومی است. نه برای خود احترام قائل شدید نه برای اهالی رسانه و مردم؛ یا نباید پایتان را در مجموعه پردیس ملت میگذاشتید یا اگر گذاشتید باید در نشست خبری فیلم دستِ چندمتان شرکت میکردید و پاسخگوی پرسشهای خبرنگاران میشدید.
این حرکت شما مصداق بارز ضرب المثل شتر سواری دولا دولا نمیشود است هم در این دولت و کشور فیلم میسازید و میخواهید برای خود کسب اعتبار کنید و به جشنواره فجر میآیید هم تا دم در نشست خبری میآیید و داخل نمیشوید!
برخی ظاهرا توهم خود بزرگ پنداری دارند، اگر این ملت و کشور و سینما نبود الان آیا اسم شما اصلا بر سر زبانها میافتاد؟ بعید میدانم با توجه به سطح هنری که دارید فضایی برای فیلمسازی افرادی همچون شما باز باشد، آیا با تحریم این جشنواره برای ادامه کارتان احساس می کنید که در هالیوود مشغول به کار خواهید شد؟ نکند در پس ذهنتان احساس میکنید که روح استیون اسپیلبرگ بزرگ یا کریستوفر نولان در شما دمیده شده و آنقدر هنر دارید که هرجای این کره خاکی به شما کار بدهند و اسم شما را بر زبان بیاورند؟
به شدت در اشتباهید، حتی تهیه کننده فیلم هم در نشست خبری، امثال شما را خوب شناخت که پشت فیلم را خالی کرده و او را تنها گذاشتید. رضا محقق درست گفت که امثال شما را چه به سینما بروید سیاسی شوید! البته که با توجه به میزان سواد برخی از سلبریتی ها نمیتوان امیدوار بود که در عالم سیاست هم به جایی برسند. بد کردید ، چهره واقعی خود را به نمایش گذاشتید ، فقط باید منتظر روزی بمانیم که دوباره دست از پا درازتر در سینمای ایران دنبال کار و نقش میگردید و توقع دارید اصحاب رسانه ای که امسال به طور علنی به آنها توهین کردید روبهرویتان بنشینند و نشست خبری برگزار کنند.
این حکایت را هم از مولانا نقل میکنیم تا زنهاری باشد برای همه آنهایی که جشنواره فیلم فجر را تحریم کردند.
آن مگس بر برگ کاه و بول خر
همچو کشتیبان همی افراشت سر
گفت من دریا و کشتی خواندهام
مدتی در فکر آن میماندهام
اینک این دریا و این کشتی و من
مرد کشتیبان و اهل رایزن
نظرات شما