شهید «مهابادی» پرورش‌یافته مکتب علوی بود

 در ادامه زندگی‌نامه و نحوه شهادت این شهید والامقام را می‌خوانید.

 از همان دوران کودکی با مبانی مقدس اسلام آشنا شد تا با پیروزی از اصول و عقاید آن سربلند گردد. برای فراگیری علم و دانش به محیط دبستان وارد شد و تحصیلات خود را تا سال دوم راهنمایی ادامه داد، باوجود علاقه زیادی که به درس‌خواندن داشت و به دلیل ضعف و ناتوانی پدر ترک تحصیل نمود و در کنار برادرش به شغل بنایی روی آورد.

 باعزت علوی پرورش‌یافته بود. ظلم ستم‌شاهی را حس کرد و در فعالیت‌های سیاسی علیه رژیم منحوس پهلوی حضور فعال داشت و در صفحه مبارزین مسلمان تا پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به مبارزات خود ادامه داد؛

 پس از برقراری حکومت اسلامی در کنار کار بنایی به عضویت پایگاه بسیج درآمد تا به فعالیت‌های انقلابی خود ادامه دهد، با حمله ناجوانمردانه رژیم بعث عراق به ایران عزیز در سال ۱۳۶۱ به بهانه سربازی داوطلبانه به خرم‌آباد اعزام شد و از آنجا به جبهه مهران منتقل گردید. برای یاری‌رساندن رزمندگان انقلاب اسلامی به صفوف همیشه، مستحکم آنها پیوست و در تاریخ ۱ اسفندماه ۱۳۶۲ در جبهه به تمام بدن مجروح گردید و پس از چند روز بستری‌شدن در بیمارستان مشهد به ندای ارجعی الی ربک پاسخی آسمانی داد و در بهشت رضوان الهی جای گرفت.

 محمود از دل‌وجان به امام خمینی قدس‌سره عشق می‌ورزید و سخنان و فرموده‌های امام را دنبال می‌کرد همیشه به ما تذکر می‌داد، سخنان امام را فراموش نکنید، پشتیبان ولایت‌فقیه و رهبر انقلاب باشید.

 به صله‌رحم اهمیت می‌داد و سعی می‌کرد در مشکلات مردم سهیم باشد، هرگاه یکی از اقوام و بستگان بیماران شد، به عیادتش می‌رفت و هر کاری می‌توانست، برای او انجام می‌داد، در انتخاب دوست بسیار دقت می‌کردند و با افراد آگاه و شایسته رفت آمد داشت.

 شهید مهابادی در فرازی از وصیت‌نامه چنین می‌نویسد، شهدا در جوار حق‌تعالی آسوده‌خاطر باشید که ملت شما پیروزی را از دست نخواهد داد؛ ای بازماندگان شهیدان به‌خون‌خفته و جاوید را با نثار سلامتی خود بیمه کرده‌اید، مطمئن باشید که ملت ما مصمم است، پیروزی را تا به تا حکومت الله و حضور بقیه‌الله نگهبان باشد.

 این اسطوره‌های ایثار و مقاومت نمودار بهترین سرمشق هستند و در دل عاشقان الله نور امید می‌تابانند، آنها که جز عشق به خدا به چیز دیگری دل نمی‌بندند و جز برای خدا به پیکار برمی‌خیزند با قلبی آکنده از عشق با سینه، خونین و سری شکافته و دستی بریده، به سوی معبودشان می‌شتابند. مادر جان از شما و خانواده عزیزم، خواهش می‌کنم، در دل شب بلند شوید و به نماز شب پردازید، در نمازهایتان امام قدس سره و رزمندگان و معلولین را دعا کنید.

 منبع: کتاب سبز قامتان