آیا ایالات متحده آمریکا به دنبال جنگ نظامی است؟!
استراتژی چماق و هویج چیست؟
چماق و هویج Carrot and stick در اصطلاح به سیاست ارائه تشویق برای رفتار خوب و ارائه تنبیه برای رفتار بد گفته می شود یا به عبارتی به معنی سیاست تهدید و دوستی به کار میرود، البته اخیراً جایگاه استفاده از این اصطلاح تغییر کردهاست چرا که پیشتر از این اصطلاح به معنای «ارائه مشوق برای پیشبردن به سوی هدف» استفاده می شد و اصل این استعاره از هویج آویزان بر سر چوب به عنوان انگیزه حیوان برای انجام کار بود.
امروز و به ویژه در حوزه دپیلماسی جمله چماق و هویج در جایی به کار می رود که کشورها، سازمانهای بین المللی یا گروهها، کشوری را با یکسری وعده های تو خالی و غیر واقعی فریب دهند تا در مسیر مورد نظر آنها حرکت کنند. در این میان چماق برای کشور مورد نظر حکم تهدید را دارد و هویج هم همان وعده های دروغ است که اگر به سمت آنها کشیده نشود تهدید واقعی را برای ترساندن دولت مورد نظر جایگزین میکنند تا سیاست های آنها را اجرایی کند. مشابه این سیاست در پرونده هسته ای ایران هم پیاده شد، از یک سو تهدیدهای روزانه در حکم چماق و در سوی دیگر وعده ورود به سازمان تجارت جهانی جانشین همان هویج بود.
تاریخچه شکلگیری این اصطلاح، به تربیت اسبهای وحشی باز میگردد چرا که برای رسیدن به این منظور از این روش استفاده می کنند؛ هویج را به او می دهند تا بخورد، همزمان چماق هم بالای سرش است تا در نهایت آن را زین و رام کنند. هدف از این استراتژی فریب و تهدید است؛ از یک سو کشورها را فریب می دهند و اگر فریب نخورد از حربه تهدید استفاده می کنند.
سناریوی پلیس خوب، پلیس بد به چه شکل عمل می کند؟
وقتی چراغ قرمز را رد کردی باید جریمه شوی، پلیس خوب می گوید باج بدهی بخشیده میشوی در غیر اینصورت پلیس بد ماشینت را متوقف میکند. آنها (آمریکا) خودشان را پلیس خوب دنیا می دانند و کارهای نظارتی و حتی دخالتی خودشان را در دنیا و کشورهای دیگر قانونی و نقش نظارتی دیگران را بد و غیر قانونی می دانند مثلاً دخالت آمریکا در عراق خوب و کمک ما به مردم عراق را بد و غیر قانونی می دانند. در جریان مذاکرات هسته ای ایران، پلیس خوب اتحادیه اروپا و آژانس بودند که باج می خواستند و پلیس بد آمریکا بود که ایران را تهدید می کرد.
تفاوت دیدگاه ترامپ با بولتون و پامپئو
رئیسجمهور آمریکا در حالی از لزوم مذاکره و حصول توافق با ایران حرف میزند که سال گذشته به صورت غیرقانونی از توافق هستهای (برجام) که چندین سال براى تحقق آن مذاکره شده بود، خارج شد و طی دو سال گذشته همانند دیگر روسای جمهور این کشور، شدیدترین و ظالمانهترین تحریمهای یکجانبه را علیه مردم ایران اعمال کرده است تا به قول خودش برای یک «توافق بهتر» تهران را پای میز مذاکره بکشاند، اما اختلاف نظرهای او با مشاوران و وزارت امور خارجه اش در همین کشاکش ها بیش از پیش نمود پیدا کرده است.
در همین راستا هم چندی پیش مخالفت ترامپ با مداخله خارجی و اختلاف او با جان بولتون بر سر مداخله نظامی در ونزوئلا به شکلی مشهود بود که رئیس جمهور آمریکا در این باره اعلام کرد «جان بولتون انگیزهها و تفکرات تهاجمی دارد، اما من همیشه او را کنترل میکنم.» دیگر مقامهای ارشد پیرامون ترامپ هم تایید می کنند که هیچ طرحی برای درگیری با ایران در کاخ سفید وجود ندارد. «میک مولوینی» سرپرست رئیس کارکنان کاخ سفید در گفتگو با شبکه سیبیاس میگوید «ما قصد جنگ با ایران را نداریم. فکر میکنم چیزی که شما در خاورمیانه خواهید دید این است که ما از منافع خود دفاع خواهیم کرد».
اما در این میان «جان بولتون» مشاور امنیت ملی آمریکا و «مایک پامپئو» وزیر امور خارجه آمریکا در روزهای اخیر هشدار دادهاند که هرگونه اقدام تحریک آمیز ایران را با «پاسخی قاطعانه و سریع» و «ضربهای بی رحمانه» پاسخ خواهند داد.
این واکنش بولتون و پامپئو پس از ادعاهای سازمانهای امنیتی آمریکا مبنی بر این بود که ممکن است تهران به دنبال تهدید نیروها یا متحدان آمریکا در منطقه باشد. هر چند پس از انتشار این اظهارات، ترامپ در پاسخ به سوالی درباره خطر مقابله نظامی با ایران گفت: «من حدس میزنم که شما میتوانید بگویید که همیشه (این خطر) وجود دارد، درست است». این اظهارات ترامپ به این امر اشاره دارد که مسئله تقابل با ایران و رویکرد خصمانه در قبال این کشور از ابتدا وجود داشته است و برخلاف تلاشهای بولتون و پامپئو برای به راه انداختن جنگ روانی، مسئله جدیدی نیست.
وی سپس افزود: «چیزی که دوست دارم با ایران ببینم این است که ببینم آنها به من زنگ زدهاند. چیزی که آنها باید انجام دهند این است که به من زنگ بزنند و با ما بنشینند. ما میتوانیم به توافقی عادلانه برسیم. ما نمیخواهیم به ایران آسیب برسانیم من میخواهم که آنها قدرتمند و بزرگ باشند و اقتصاد بزرگی داشته باشند. اما آنها باید تماس بگیرند و اگر آنها این کار را انجام دهند ما آماده گفتوگو با آنها هستیم.»
تلاش مقامات ایران برای جدایی انداختن بین ترامپ و گروه B
مقامات ایران احتمالا این فرصت را درک کردهاند که اختلافاتی بین دونالد ترامپ و تیمش بر سر تهران وجود دارد، بنابراین به نظر میرسد تلاش دارند تا مشاوران ترامپ را افرادی جلوه دهند که به دنبال مداخله نظامی و تغییر نظام در ایران بوده و تلاش میکنند تا میان ترامپ و بولتون فاصله بیاندازند. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه ۲۸ آوریل خود با سیبیاس گفته بود «ما اعتقاد نداریم که ترامپ خواستار مقابله باشد اما میدانیم که کسانی هستند که در حال فشار آوردن برای روی دادن جنگ هستند.»
سکاندار دستگاه دیپلماسی کشورمان همچنین این افراد را تیم بی توصیف کرده که شامل بولتون، بن سلمان (ولیعهد عربستان)، بن زاید (ولیعهد ابوظبی)، بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر رژیم صهیونیستی) میشوند.
وزیر امور خارجه کشورمان در نشست «جامعه آسیا» که روز ۲۳ آوریل در نیویورک نیز برگزار شد می گوید «معتقدم که تیم بی همان برنامهای که رئیس جمهور ترامپ دارد را ندارند. آنها به دنبال طرحی هستند که تریلیونها دلار برای آمریکا هزینه در بر خواهد داشت. طرحی که ایران را مجبور به واکنش کند و سپس آنها از آن بهره ببرند. هنوز بحران نداریم اما شرایط خطرناک است. تصادفهای طراحی شده ممکن هستند. من این موضوع را دست کم نمیگیرم که تیم بی در حال طراحی تصادفی در هر جایی در منطقه هستند».
رویای جنگ با ایران خیال خام بولتون
در این میان برخی تحلیلگران و منتقدان ترامپ به این احتمال اشاره کردهاند که امکان دارد بولتون و دیگر مشاوران و وزرای مستقر در کاخ سفید به دنبال آغاز یک جنگ باشند. مشاور امنیت ملی ترامپ ۵ مه اعلام کرده بود که ناو هواپیما بر «آبراهام لینکلن» راهی خاورمیانه میشود. وی استقرار این ناو جنگی را به دلیل برآورد سازمانهای اطلاعاتی از تهدیدات ایران و به عنوان هشداری برای تهران اعلام کرد، همچنین کارشناسان به این نکته اشاره کردهاند که متحدان آمریکا و دیگر مقامات آمریکایی از جمله پامپئو و «جان ریچاردسون» رئیس عملیات نیروی دریایی ارتش آمریکا گفتهاند که استقرار گروههای تهاجمی از پیش برنامه ریزی شدهاند. آمریکا روز جمعه گام دیگری در تقویت حضور خود در خاورمیانه اتخاذ و اعلام کرد که سامانههای دفاع موشکی بیشتری در منطقه مستقر میکند.
اما در این میان گروه اورآسیا روز ششم مه اعلام کرد اقدامات اخیر آمریکا در خاورمیانه بازآرایی یک استقرار عادی نیروها و تجهیزات آمریکا در منطقه به شمار میآید اما به نظر میرسد که گویش صریح در بیانیه بولتون با هدف ارعاب و به صورت بالقوه تحریک مقامات ایران برای ضربه زدن است.
«آدام شف» نماینده دموکرات ایالت کالیفرنیا که ریاست کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا را برعهده دارد، به اقدامات عصبانی کننده اخیر دولت آمریکا علیه ایران که شامل قطع صادرات نفت کشورمان، قرار دادن سپاه پاسداران ایران در لیست گروههای تروریستی و ارسال تجهیزات نظامی به منطقه است، اشاره کرد. وی همچنین هشدار داد که با در نظر گرفتن تمامی این موارد، ممکن است که آنها را تحریک به واکنش کنیم. در ادامه این اظهارات شف در بیانیهای به تاریخ ۷ مه گفت که «دیدگاههای بولتون درباره ایران مشهور هستند. اگر رئیس جمهور نمیخواهد که به یک درگیری نظامی ویران کننده جدیدی وارد شود، امیدوارم که به صحبتهای مشاوران دیگر گوش داده و به دنبال کاهش تنشها باشد.»
با توجه به شواهد در میابیم که تمایل شدید بولتون برای تشدید تنشها باعث ایجاد نگرانی در بخشهای دیگری از دولت شده است. پستهای کلیدی کاخ سفید توسط افراد ستیزهجوی پر شده و کسانی نظیر «جیمز ماتیس» وزیر دفاع سابق و «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه سابق دیگر در کابینه حضور نداشته و با رفتن آنها، به نظر میرسد که بولتون دست آزادتری داشته و کسی در وزارت خارجه و پنتاگون حضور ندارد تا وی را کنترل کند.
ترامپ پیشتر نیز گفته بود که اگر بولتون را به حال خود رها کند، خواهان جنگ با کشورهای زیادی است. همچنین رئیس جمهور آمریکا هفته پیش و در واکنش به مطرح شدن گزینه نظامی علیه ونزوئلا، به تیم خود گفته بود که به جای آن بر این موضوع تاکید شود که «تمام گزینهها روی میز است».
برنامه دولت ترامپ درخصوص ایران چیست؟
منظور از «سیاست پلیس خوب، پلیس بد» این است که ترامپ و کابینه اش در راستای هدفی مشترک، وظایف متفاوت سیاسی برعهده دارند. وقتی اجزای یک پازل را در جای خود میچینید، حتما دیده شده که این اجزا با هم متفاوتاند اما در نهایت تصویری واحد را منعکس میکنند. در عرصه دیپلماسی هم به همین صورت است و هرچند نظرات متفاوتی وجود دارد اما این مسائل در راستای یک تصویر کلی مشترک قابل تعریف است. بنابراین اختلاف اخیر در کاخ سفید ریشهدار نیست بلکه اختلافی «نقشگرایانه» است.
تمامی شواهد بیانگر این واقعیت است که دولت حاکمه ایالات متحده با دو نگرش مختلف درصدد محدودسازی بخش دیگری از قابلیتهای راهبردی ایران هستند. آنها همواره تهران را در وضعیت امنیتی قرار میدهند. غیرامنیتیکردن فضا در ادبیات راهبردی و روابط بینالملل بهمعنای آن است که تهدید و رویارویی چندانی علیه کشورمان ایجاد نشود. این درحالی است که الگوی رفتاری ایالات متحده نشانههایی از تمایل برای پایان دادن به تحریمها و اعمال تهدیدات جدید علیه ایران را منعکس نمی کند.
علاوه برای محور اصلی سیاست های ترامپ این است که افزایش فشارهای اقتصادی و راهبردی علیه ایران بهترین ابزاری است که میتواند تهران را وادار به انجام واکنش مثبت از نگاه آنها و نشاندن پای میز مذاکره کند تا در نهایت کشورمان تسلیم خواسته های دولت حاکمه آمریکا شود، بدین ترتیب با بکارگیری دو شیوه سخت و نرم مطامعشان تامین می شود، خواه ترامپ باشد خواه بولتون یا پامپئو!
انتهای پیام/
نظرات شما