سیر تا پیاز عروسی‌های لاکچری آن هم از نوع «چشم‌درآر»

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا،

در روز‌هایی که هزینه‌های برگزاری یک مراسم معمولی ازدواج، هوش از سر جوان‌ها می‌پراند، بعضی‌ها هستند در روزی که نه فامیل‌شان دعوت شده و نه آشنا‌های دیگرشان در مراسم حضور دارند، به همراه همسرشان، عروس و داماد می‌شوند تا بدون استرس مراسم عروسی و خستگی‌های ناشی از آن، چندتا عکس و فیلم بگیرند و روز عروسی‌شان پخش کنند؛ بنابراین باید آرایشگاه بروند، لباس عروس بخرند، خودرو عروس را گل بزنند و.... این مراسم می‌شود فرمالیته و انگار این دختر و پسر، دو بار مراسم عروسی‌شان را برگزار می‌کنند! این مورد را بگذارید در کنار تعداد سکه‌های مهریه که باید بر اساس سال میلادی تولد دختر باشد و توجه ویژه به ست‌های رنگی وسایل عروس که همه‌شان جزو رسم‌های خانوادگی دو طرف محسوب می‌شود!

این رسم و رسوم‌ها که معلوم نیست از کی و چطور وارد سنت‌های ما شدند، گاهی چنان دست و پاگیر می‌شوند که با هیچ دودوتایی نمی‌توان به نتیجه چهار رسید و مراسم عروسی را برگزار کرد. گاهی خود عروس و داماد راضی به یک مراسم ساده و خودمانی می‌شوند، ولی خانواده‌ها اغلب با این جمله که «جواب مردم رو چی بدیم؟» رضایت به جشنی مختصر و ساده و جهیزیه بدون تشریفاتی مانند تزیین یخچال عروس با مرغی که توی پاچه‌اش پیازچه فرخورده چپانده‌اند و سرویس بهداشتی پر شده با گلبرگ گل سرخ، نمی‌دهند.

این تشریفات و رسم و رسوم‌های دست و پاگیر نیاز به صرف هزینه زیادی دارد و در بسیاری اوقات به خاطر کمبود بودجه خانواده‌ها، عروسی تا مدت‌ها به تاخیر می‌افتد. این روز‌ها برگزاری مراسم عروسی خودش پروسه‌ای طولانی و بسیار پرهزینه شده است که مدام به شاخ و برگ‌هایش اضافه می‌شود و کم‌کم طوری شده که به اندازه ساخت یک فیلم هالیوودی کار می‌برد و نیاز به عوامل دارد! در این پرونده به سیر و تحولات عروسی‌ها از دهه ۶۰ و ۷۰ تا ۹۰ می‌پردازیم. همچنین یکسری رسم‌های اشتباه و دست وپاگیر در مراسم عروسی و تهیه جهیزیه را بررسی می‌کنیم. در پایان هم امیدواریم عروسی‌های ساده بدون تشریفات خاص و تجملات عجیب و غریب بین خانواده‌ها جا بیفتد تا جوان‌ها بتوانند در آرامش و بدون رفتن تا پیشانی زیر بار قرض، زندگی مشترک‌شان را شروع کنند.

سیر صعودی تشریفات مراسم عروسی از دهه ۶۰ تا ۹۰

زرشک‌پلو در حیاط یا سلف‌سرویس در تالار؟!

در دهه ۶۰ عروسی‌ها معمولاً در خانه‌ها برگزار می‌شد. در بیشتر خانواده‌ها یک خانم خیاط و هنرمند وجود داشت که سفره عقد و کار‌های تزییناتش به عهده او بود. فیلمبردار و عکاس خیلی جا نیفتاده بود. به همین دلیل در عکس‌های باقیمانده از عروسی‌های دهه ۶۰ حتماً دو سه نفر با چشم بسته و یک نفر که وسط عکس عروس و داماد پریده، دیده می‌شود! در دهه ۷۰ کم‌کم نام تالار‌ها به میان آمدند، اما هنوز همه‌گیر نشده بود و باز مثل روال قبل بعضی در خانه‌های ویلایی و حیاط‌دار، بساط عروسی را می‌چیدند. کم‌کم عکاسی و فیلمبرداری سر و سامان گرفت. فیگور‌ها به میدان آمدند و فیلمبردار‌ها برای گرفتن فیلم از خودرو‌ها آویزان شدند.

شام عروسی که معمولاً زرشک پلو با مرغ بود به همراه نوشابه شیشه‌ای زرد یا مشکی سوژه بسیاری از عکس‌ها شد! روند فیلمبرداری که از آسفالت کف خیابان، چراغ‌های خودروی عروس و رینگ و لاستیک شروع می‌شد و به مو‌های تافت زده داماد می‌رسید، تا دهه ۸۰ هم ادامه داشت. اواسط دهه ۸۰ پکیجی ویژه از راه رسید. دی‌جی، پیش فیلم، عکاسی با جدیدترین امکانات روز و قسمت مهم برنامه، شام که حتماً باید به صورت سلف سرویس و با انواع غذا‌ها از باقالی پلو با گوشت تا فسنجان و دسر‌های مختلف چیده می‌شد.

هر کسی که شام مفصل‌تری تدارک می‌دید، شایسته تشویق بهتری بود و نامش بیشتر در بین فامیل، بر سر زبان‌ها می‌افتاد! حالا و این روز‌ها که به اواخر دهه ۹۰ نزدیک می‌شویم، مراسم عروسی به صنعتی تبدیل شده که بسیار درآمدزاست. درآمد زا برای کسانی که از تجملاتی شدن مردم کمال استفاده را می‌برند و پردردسر برای آن‌هایی که گرفتار زلم زیمبو‌های دست و پاگیر مراسم ازدواج شده‌اند.

رسومی که انگار هر ساله در راه ازدواج برای جوانان بیشتر از گذشته دست‌و‌پاگیرتر می‌شوند

مهریه که هرچی بالاتر، بهتر!

در مراسم خواستگاری وقتی همه چیز توافق شد و عروس و داماد صحبت‌هایشان را انجام دادند و با لبخندی به پهنای صورت برگشتند، به قسمت سخت و گلوگیر ماجرا می‌رسیم. خان اول که رستم دستان هم اگر وقتی به خواستگاری تهمینه رفته بود با این اعداد و ارقام عجیب در مهریه مواجه می‌شد بی‌درنگ سوار رخش می‌شد و سر به کوی و بیابان می‌گذاشت. این مرحله از مراسم خواستگاری شبیه به معامله می‌ماند و مبالغ مدام بالا و پایین می‌شود. معمولاً مبنا، مهریه آخرین عروس از خانواده دختر خانم بوده است و هر چه مهریه‌اش باشد چندصدتا بالاتر شروع مبلغ پیشنهادی می‌شود.

عروسی فقط لاکچری آن هم از نوع «چشم‌درآر»/ ضمن یادآوری چک‌های پاس‌نشده فرادی مراسم؛ پیوندتان مبارک

گاهی به تعداد ارقام سال تولد میلادی دختر خانم سکه پیشنهاد می‌کنند و بعضی که با انصاف‌تر هستند به سال شمسی بسنده می‌کنند. اگر به توافق برسند، در آخر با جمله معروف «مهریه رو کی داده؟ کی گرفته؟» قضیه تمام می‌شود. البته همه مهمانان می‌دانند که خیلی‌ها مهریه را گرفته‌اند و بسیاری مجبور شدند یا مهریه بدهند یا بروند پشت میله‌های زندان! مهریه بالا ضامن خوشبختی هیچ زوجی نیست. اصلاً تا به‌حال دیده‌اید از زوج جوانی بپرسند رمز خوشبختی شما چیست و آن‌ها بگویند مهریه بالا!

جهیزیه هم باید چشم درآر باشد!

یکی از رسومی که از گذشته‌های دور تا به امروز در امر ازدواج پابرجا مانده، جهیزیه است. در اصل رسم جهیزیه برای کمک به داماد در تهیه لوازم اولیه زندگی به وجود آمد. البته در گذر زمان معنی لوازم اولیه دست‌خوش تغییرات بسیاری شد، تا به این عصر و دوره رسید و معنا و مفهومش «هر چی تو بازار دیدی جارو کن بخر» شد. متأسفانه بعضی از خانواده‌ها فقط به خرید جهیزیه و مجهز کردن خانه عروس بسنده نمی‌کنند و تا یک نمایشگاه مفصل از جهیزیه برگزار نکنند و به تمام فامیل یخچال فریزر پر شده از غذا‌های تزیین شده، کابینت‌های پر از سرویس‌های رنگ و وارنگ ظروف، مبلمان و میزناهارخوری همراه با ست چیده شده ظروف مهمان وشمعدان‌های نقره با شمع‌های روشن و در انتها سرویس بهداشتی که داخل آفتابه‌اش یک دسته گل رز گذاشته‌اند نشان ندهند، رضایت نمی‌دهند. بگذریم که قیمت دسته گل رز از قیمت آفتابه گران‌تر در آمده و طراح فقط بابت دیزاین یخچال دوبرابر قیمت مواد داخلش را گرفته است.

مسکن، خودرو، شغل و ... مناسب!

یکی از مشکلات در امر ازدواج ایده‌آل‌گرایی ا‌ست یعنی همه چیز باید سرجای خودش باشد. خانه مناسب، شغل با حقوق و مزایای کافی و خودروی شخصی. حالا شما حساب کنید یک جوان بیست و چند ساله که تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده است، اگر پدر سرمایه‌داری نداشته باشد که به مناسبت فارغ‌التحصیلی پسر دردانه‌اش سوئیچ یک شاسی بلند را کف دستش بگذارد و از فردا هم ببردش وردست خودش توی کارخانه یا فلان اداره، چگونه باید به خانه و خودرو و شغل مناسب برسد؟ این جوان بیچاره در خوشبینانه‌ترین حالت ۱۰، ۱۲ سال طول می‌کشد تا بتواند همه این‌ها را تهیه کند.

عروسی فقط لاکچری آن هم از نوع «چشم‌درآر»/ ضمن یادآوری چک‌های پاس‌نشده فرادی مراسم؛ پیوندتان مبارک

تازه اگر مسکن و خودرو همین قیمت بمانند و اوج نگیرند. جوان بیچاره بعد از چندین سال گشتن به‌دنبال شغل مناسب و سرآخر پیدا کردن یک شغل کاملاً بی‌ربط با مدرک تحصیلی‌اش برای اجاره خانه‌ای کوچک شروع به پس‌انداز کردن پول‌هایش می‌کند. هر سال که با نخوردن و نپوشیدن و به زحمت موفق می‌شود پولی پس‌انداز کند و دنبال اجاره یک خانه نقلی برود، از متراژ خانه کم و بر مقدار پول رهن و اجاره افزوده می‌شود. تازه بعد از این‌که با کلی زحمت موفق می‌شود یک آپارتمان خیلی کوچک اجاره کند و با خوشحالی گل و شیرینی به دست به خواستگاری دختر مورد علاقه‌اش برود، نوبت به خودرو می‌رسد. دیگر پولی برایش نمانده که بخواهد حتی یک پراید مدل ۷۹ تمام رنگ بخرد. پس مجبور می‌شود برود باز پس‌انداز کند تا بتواند خودرو را هم جور کند و بعد بیاید. چند سال دیگر طول می‌کشد؟ کسی چه می‌داند.

داستان پر و پیچ و خم مراسم عروسی!

رسیدیم به مهم‌ترین و البته پرهزینه‌ترین و دست و پاگیرترین قسمت ازدواج یعنی برگزاری مراسم عروسی.  

تالار: برای گام اول باید تالار انتخاب شود. تالار‌ها با انواع خدمات مثل کفترهوا کردن، نورپردازی و منو‌های مختلف در انتظار گل عروس و شاه یا ماه داماد‌های عزیز هستند. پذیرایی، منوی شام با انواع دسر، سالاد، چند نوع خورش و پلو‌های متنوع منتظرند تا شما سرِ کیسه را شل کنید.

لباس عروس: لباس عروس اهمیت بسیار‌ی دارد. بعضی‌ها می‌خواهند در شب عروسی خاص‌ترین عروس دنیا باشند و لباسی بپوشند که تا حالا هیچ‌کس نپوشیده است. پس اگر به اجاره لباس رضایت بدهند حتماً باید اولین کسی باشند که بعد از دوخت، لباس عروس را برتن می‌کنند. حالا این‌که اصلاً چند نفر این تفاوت را متوجه می‌شوند خیلی مهم نیست.

آرایشگاه: زیاد وارد جزئیات آرایشگاه‌ها و شیوه و متد‌های مختلف گریم عروس با حرفه‌ای‌ترین گریمور‌های کشور، بلکه هم جهان، نمی‌شویم فقط صرف هزینه بسیار برای این قسمت را هم به لیست اضافه کنید.

خودرو عروس: این هم یکی از عجیب‌ترین و پرهزینه‌ترین قسمت‌های مراسم است. خودرو عروس باید حسابی توی چشم باشد و فقط با گلکاری زیبا میسر نمی‌شود بلکه خود خودرو هم مهم است. پس با مبلغی بالا یکی ازخودرو‌های لوکس را اجاره می‌کنند. البته این روز‌ها کالسکه، خودرو‌های آنتیک قدیمی و حتی شنیده‌ایم بالن هم به جای خودرو عروس استفاده می‌شود. معلوم نیست شاید چندوقت دیگر عروس و داماد با اسب وارد تالار شدند، یا به خاطر خاص بودن با تانک یا نفربر آمدند!

دی‌جی، عکاس و فیلمبردار: دی‌جی‌ها روز به روز مفصل‌تر و پرسروصداتر وارد میدان یعنی همان سالن عروسی می‌شوند. خواننده شروع می‌کند به خواندن یک چیز‌هایی که بین صدای بلند موسیقی پخش شده از باند‌هایی که انگار از دستت عصبانی هستند و با تمام قدرت توی گوشت فریاد می‌زنند، گم می‌شود. دی‌جی‌ها به تمام موسیقی‌های زنده دنیا هم تسلط دارند یا خودشان فکر می‌کنند که مسلط هستند و در ازای گرفتن مبالغ نسبتاً زیاد، از عربی تا ترکی از شمالی تا جنوبی را برایتان می‌نوازند و می‌خوانند. صنعت عکاسی و فیلمبرداری هم وارد مراحل بسیار مدرن و پیشرفته‌ای شده است. فکر کنید در حال برداشتن یک شیرینی زبان هستید، همزمان با بردن شیرینی به دهان، بادی به پس سرتان می‌خورد و یک‌هو شئ پرنده‌ای از بالای سرتان با سرعت عبور می‌کند. نگران نباشید «کواد کوپتر است» برای فیلمبرداری هوایی زمینی و هر طرفی که نمی‌شود عادی فیلمبرداری کرد وارد شده است.

دوسه تا سرفه کنید خوب می‌شوید. یک لیوان آب هم رویش بخورید تا شیرینی برود پایین!

آتلیه: در اصل کاربرد آتلیه بیشتر برای گرفتن عکس‌های خاطره‌انگیز با فیگور‌های از پیش تعیین شده است، ولی با گذشت زمان آتلیه‌ها کار‌های متنوع دیگری از جمله تهیه پیش‌فیلم با کارگردان و نویسنده و عوامل کامل، کلیپ اسپرت که در دشت و دمن از عروس و داماد تهیه می‌شود و به تازگی هم اجرای «فرمالیته» را برعهده گرفته‌اند، اما این فرمالیه، دقیقا چیست؟

مراسمی که به تازگی به تجملات ازدواج اضافه شده است

۳۰۰ میلیون برای فرمالیته!

این یکی جدیدترین، عجیب‌ترین و با عرض پوزش بی‌خودترین رسم عروسی است. فرمالیته به مراسمی می‌گویند که قبل از روز عروسی برگزار می‌شود. عروس و داماد تمام و کمال به شکل روز عروسی درمی‌آیند و عکس و فیلم می‌گیرند. برای چه؟ برای این‌که در روز عروسی ممکن است به دلیل شلوغی و استرس مراسم، عکس‌شان خوب از آب درنیاید. حالا حساب کنید که هزینه لباس، آرایشگاه و دسته گل عروس بشود ضربدر دو! ما که ندیدیم، ولی می‌گویند مزون‌های لباس عروس قسمتی مخصوص برای لباس فرمالیته دارند. در تماس خبرنگار ما با یکی از استودیو‌های برگزار کننده چنین مراسمی، رقم باورنکردنی ۳۰۰ میلیون تومان را به عنوان قیمت پایه مطرح کردند که مربوط به گرفتن عکس و فیلم در ایران است و طبیعتا قیمت آن برای خارج از کشور، چندین برابر خواهد شد.

پویش «عروسی ساده» راه بیندازیم؟

در آخر هم بعد از تمام این ریخت و پاش‌هایی که انواع‌شان را در این مطلب خواندید و به احتمال زیاد همه‌شان را تجربه کرده‌اید و فقط برای یک شب انجام می‌شود، عروس و داماد می‌روند سرخانه و زندگی خودشان و از فردا باید پی پاس کردن چک‌هایی بدوند که برای خاطره‌انگیزترین شب زندگی‌شان هزینه کردند! البته هزینه میوه، شیرینی، خنچه عقد و طراحی آن، کیک عروسی و ... را هم به موارد بالا اضافه کنید که ظاهرا جزو پیش نیاز‌های هر مراسم عروسی هستند.

حالا حساب کنید یک جوان با حقوق معمولی چطور باید از پس این هزینه‌ها بربیاید؟ واقعاً اگر کمی از پکیج‌های ویژه عروسی کم و آن را ساده برگزار کنیم، چه اتفاقی می‌افتد؟ برای یک بار هم که شده چشم وهم‌چشمی را کنار بگذاریم و به خوشبختی فرزندان‌مان فکر کنیم، به آرامشی که با نرفتن زیر بار قرض در زندگی خواهند داشت.

رسم و رسوم‌های دست و پاگیر عروسی آن‌قدر زیاد شده‌اند که خلاص شدن از دست‌شان همت دسته‌جمعی می‌خواهد. همتی که از خانواده‌ها شروع شود و به عنوان فرهنگ جا بیفتد. فرهنگی به نام عروسی ساده کاش شروع کننده این کار باشیم. کاش میان این‌همه پویش، پویشی را ه بیفتد به نام «عروسی ساده» و آن‌قدر زیاد شود که تمام این تشریفات دست و پاگیر، روزبه روز کمرنگ و کمرنگ‌تر شوند و عروس و داماد‌هایی که به دلیل نداشتن هزینه عروسی سال‌ها دور از هم بودند با یک مراسم ساده و خودمانی بروند سرخانه و زندگی‌شان.




انتهای پیام/
http://qomefarda.ir/11155
اخبار مرتبط

نظرات شما