3 پرسش درباره سامانه «شاد»

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، محمدحسین سیاح طاهری جامعه شناس و کارشناس فضای مجازی یادداشتی را با عنوان «تو را زین جهان «شاد»مانی بس است!»[1] در اختیار این خبرگزاری قرار داده است:

چرا سامانه شاد متولد شد؟

سال‌ها بود آموزش و پرورش و مدارس مانع حضور گوشی تلفن همراه و ابزارهای دیجیتال شبیه آن در مدارس می‌شد و آن را مخل به تحصیل می‌دانست. هوشمندسازی مدارس اگرچه جزو شعارهای همه وزاری حال و گذشته آموزش و پرورش بوده اما به دلیل عدم اهتمام جدی دولت‌ها در سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش و هزینه مادی و مدیریتی بالای آن، این کار بدون هیچ اولویتی و به کندی انجام می‌شده است. همچنین بین معاونت‌های مختلف در میزان و نحوه استفاده از فضای مجازی در نظام تعلیم و تربیت کشور اختلاف و چنددستگی وجود داشت و آخر اینکه در بدنه قدیمی‌تر و محافظه‌کارتر مدیران و معلمان، نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس مقاومت جدی وجود داشت و علی‌رغم هزینه‌های صورت‌گرفته برای هوشمندسازیِ بیش از 70 درصد کلاس‌های درس، این ابزارآلات بلااستفاده مانده بود و معلمان از آنها برای تدریس، رفع اشکال، تکمیل مباحث و آزمون و ارزیابی استفاده نمی‌کردند.

کرونا آمد و همه این موانع را برداشت! شرایط بحرانی به وجود آمده به واسطه تعطیلی مدارس باعث شد، سرعت هوشمندسازی را به ده برابر شرایط عادی افزایش یابد! مرکز آمار و فناوری اطلاعات که با حکم سرپرست اداره می‌شد، جایگاه جدی‌تری در آموزش و پرورش پیدا کند، بین معاونت‌ها هماهنگی نسبی به وجود آید و معلمان مقاومت خود را نسبت به این شرایط بشکنند و با موج مجازی‌سازی همه امور ـ که پیش‌بینی می‌شود عصر تمدنی نوینی ( و نه لزوما بهتری) برای جهانیان ایجاد کند ـ همراه شوند.

بدیهی است در برابر تغییرات محیط پیرامونی، نه مقاومت صددرصد پسندیده است و نه وادادگی و همراهی کامل. فلذا اصل اینکه آموزش و پرورش تغییر را پذیرفت، متحجرانه برخورد نکرد و سعی کرد در این رابطه فعالانه تلاش کند، ستودنی و مبارک است. سامانه شاد به عنوان اصلی‌ترین خروجی این تلاش، البته دارای اشکالات فنی متعددی است؛ سرعت پایینی دارد، جذاب نیست و دسترسی به آن برای اقشاری از جامعه نیز گران است، اما در انتقاد کردن توجه کنیم که آموزش و پرورش کرونا را ایجاد نکرده، بلکه بین شیوه‌های مختلف مواجهه با کرونا این راه‌حل را برگزیده است.

آیا راه حلی بهتر از شاد نبود؟

باید توجه داشت که آموزش مجازی یک زیست‌بوم است و فقط محدود به تشکیل گروه و کانال در بستر یک پیام‌رسان نیست؛ علی رغم کندی، بی انگیزگی و مخالفت برخی افراد در آموزش و پرورش در بهره‌گیری از فضای مجازی، در طرف مقابل ظرفیت‌های متنوعی در کشور در بخش خصوصی طی سال‌های گذشته ایجاد شده است؛ ده‌ها مؤسسه علمی و آموزشی توانمند در کشور به دیجیتالی‌سازی محتوا و تولید فیلم و پویانمایی برای کتاب‌های درسی پرداخته‌اند، بیش از پنجاه سامانه مدیریت یادگیری (LMS) توانمند در کشور وجود دارد که کمابیش به ارائه خدمت مشغولند و ده‌ها وبگاه عمومی پخش زنده و میزبانی صوت و تصویر به سادگی قابلیت و امکان ایجاد بخش اختصاصی آموزش را دارند که از همه این ظرفیت‌ها در ایام تعطیلی مدارس می‌توان استفاده کرد.

شاید راه حل بهتر این بود که آموزش و پرورش ضمن ارزیابی فنی، آموزشی و فرهنگی این خدمات، به معرفی سامانه‌های تأیید شده به مدارس اقدام می‌کرد و مدیران بسته به شرایط واقعی و بومی معلمان و دانش‌آموزان خود از بین آنها خود انتخاب می کردند، تا این چندماهه بگذرد و سال تحصیلی به پایان برسد. این کار هم به رشد اقتصادی و محتوایی تولیدکننده داخلی کمک می کرد و هم تنوع در ارائه محصولات و خدمات آموزشی ایجاد می‌نمود.

وزارتخانه حتی در ابتدای شیوع کرونا از پنج پیام رسان داخلی دعوت کرد که اقتضائات و دستورالعمل‌های آموزش و پرورش را بپذیرند و انتخاب بین آنها را نیز به مدیران مدارس واگذار کرد که در یک فضای رقابتی سالم هریک توانمندی خود را در مدیریت بهتر کاربران نشان دهند، اما در ادامه سریع‌ترین، در دسترس‌ترین و کم هزینه‌ترین راه حل را انتخاب کرد و تصمیم گرفت همه کاربران خود را به سامانه‌ای تحت مدیریت خودش که امکان نظارت و ارزیابی ساده و سریع‌تر را برای او مهیا می‌کند، هدایت کند.

البته این تجربه اول نیست و حاکمیت یک بار دیگر نیز در قضیه فیلترینگ تلگرام این شیوه مدیریت را به کار گرفت و به جای اعتماد پیام‌رسان‌های داخلی، نسخه هاتگرام و تلگرام طلایی متعلق به خود را تقویت کرد که نتیجه آن را هم همگان مشاهده کردند.

در مجموع انحصارطلبی در ارائه خدمت به 14 میلیون دانش آموز و معلم در یک سامانه، هم به لحاظ فنی و هم به لحاظ مدیریتی و اقتصادی تصمیم غلطی است اما فعلا تنها گزینه پیش روی آموزش و پرورش است و به نظر می‌رسد دیگر راه بازگشتی وجود نداشته باشد.

چگونه می توان به شاد کمک کرد؟

سامانه شاد اشکالات زیادی در بخش مدیریتی، آموزشی و فنی خود دارد، اما غرزدن و ناله‌کردن درباره این سامانه دردی را دوا نمی کند و باید حتی الامکان به آن کمک کرد تا مشکلاتش را برطرف نماید که ما در ادامه چند پیشنهاد در این رابطه مطرح می کنیم:

اول- اولین نکته تأمین حداکثری زیرساخت و امکانات لازم برای این سامانه است؛ اگر قرار است چند میلیون کاربر با یکدیگر در اینجا محتوا رد و بدل کنند، سامانه شاد در تامین پهنای باند، سرور، تجهیزات و... هیچ محدودیتی نباید داشته باشد.

دوم- باید توجه داشت که همه بحث پیام‌رسانی به سخت افزار بر نمی‌گردد و کار شبانه روزی و چندشیفته مدیران و بخش فنی، و استفاده حداکثری از زمان (با توجه به اقتضائات 24 ساعته فضای مجازی) واجب و ضروری است.

سوم- سامانه شاد هم اکنون یک پیام‌رسان شبیه پیام‌رسان‌های خارجی دیگر با قابلیت (فیچر)‌هایی کمتر وکیفیتی ضعیف‌تر است. اگر قرار است معلمان و دانش‌آموزان به صورت واقعی (و نه رفع تکلیفی) از آن استفاده کنند، می‌بایست برای خود مزیت نسبی در مقایسه با نمونه های خارجی ایجاد کند. البته رایگان کردن اینترنت یکی از این مزیت‌هاست اما فراتر از آن، بخش فنی باید چیزی به دانش آموزان عرضه کند که در واتس‌اپ و تلگرام نباشد که به نظر نگارنده مهمترین آن امکان پخش زنده و تدریس همزمان معلم برای دانش‌آموزان است. این ویژگی در جذب و به تعبیری «چسبندگی کاربر به پیام‌رسان» نقش مهمی دارد.

چهارم- مزیت نسبی مهم دیگر، ایجاد نمایش و فروش محتوای آموزشی به ویژه محتواهای تولیدشده توسط بخش خصوصی و معلمان است؛ این امکان که البته می توان از منظر آموزشی و تربیتی نیز بر آن نظارت کرد، هم به غنی شدن محتوای «شاد» در مقایسه با نمونه‌های خارجی کمک می‌کند و هم با جلب مشارکت معلمان آن را به شبکه‌ای متعلق به معلمان و نه آموزش و پرورش! تبدیل خواهد کرد. ان‌شاءالله.

[1] شاهنامه فردوسی، بخش 18




انتهای پیام/
http://qomefarda.ir/18895
اخبار مرتبط

نظرات شما