به هیچ قدرتی اجازه تجاوز به کشورمان را نمی‌دهیم

 وی در تاریخ بیست و یکم بهمن‌ماه ۱۳۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل شد.

 گفتنی است مزار پاک این شهید بزرگوار در گلزار شهدای علی بن جعفر استان قم است.

 در ادامه وصیت‌نامه این شهید والامقام را می‌خوانید...

 ««بسم‌الله الرحمن الرحیم»»

 به نام خداوند بخشنده مهربان پدر و مادر عزیزم این نامه را در صحرای کربلا برای شما می‌نویسم در ساعت ۱۵/۸ دقیقه شب زیر چادر مشغول دعای توسل بودیم که سحر حمله را در جبهه فکه شروع کنیم.

 خدا می‌داند چقدر آرزوی کربلا بر سرلشکر امام‌زمان به سر داشتیم فرمانده گردان حضرت معصومه سخنرانی کرد.

 فرمود ما به دو نفر داوطلب احتیاج داریم. بابا جون من از جا پریدم ایستادم دستم را بلند کردم، عرض کردم برادر من هستم ایشان گفتند: این کار خیلی خطرناک است عرض کردم من راه خود را انتخاب کردم.

 پدرم و مادر عزیزم شما تا می‌توانید دعا به جان امام عزیزمان و رزمندگان بکنید و به هیچ‌گونه نگران نباشید که کشورمان ایران اسلامی کشور امام‌زمان است و به هیچ قدرتمندی اجازه نمی‌دهیم به یک وجب خاک ایران عزیزمان تجاوز کنند.

 نمی‌دانید این دشت کربلا چقدر صفا دارد؛ شب‌ها توی سنگر همه مشغول دعا و نماز هستیم.

 ان‌شاءالله با تمام رزمندگان دور حرم سیدالشهدا سینه بزنیم پدر و مادر عزیزم از قول من خدمت تمام فامیل دور و نزدیک و تمام دوستانی که در باشگاه با من کار می‌کردند، سلام و دعای مخصوص برسانید.

 پدر جان و مادر عزیزم اسم من دیگر شاپور ارسطو نیست اسم من علی‌اصغر ارسطو است.

 برادر من علی کوچولو حالش چطور است، ان‌شاءالله که حالش خوب باشد.

 بابا شنیدم که شهرام در کردستان مشغول سربازی است؛ ان‌شاءالله در پناه صاحب‌الزمان به‌سلامت به آغوش خانواده برگردد.

 از جانب من از تمام دوستان من حلالیت بطلبید؛ فقط کار شما دعا به جان رزمندگان باشد.

 خداوند نگهدار همه شما باشد از جانب من به مامان بگو اگر چنانچه من شهید شدم، دوستان من آمدند منزل برای تسلیت و تبریک از اون کتلت‌های خوشمزه برایشان درست کن که تماماً از این غذا تعریف می‌کردند؛ ان‌شاءالله مرا حلال کنید.

 شما را به خداوند می‌سپارم. پدر و مادر عزیزم از این که خیلی بد خط نوشتم مرا ببخشید؛ چون که اینجا با نور کم فانوس می‌نویسم؛ خوب خط خودم را نمی‌بینم.

 «والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»