تیتر
سرویس
از تاریخ
تا تاریخ
کلید واژه

هر روز با یک شهید؛
در زندگی‌نامه شهید محمدصادق نعمتی می‌خوانید: شهید صادق برایش حق‌الناس و حق‌الله بسیار مهم بود و در وصیت‌نامه خود، تمامی قرض‌ها و بدهکاری‌ها را حساب‌کتاب کرده و متذکر شده است که وابستگانش، حق‌الناس را بپردازند؛ حتی آن‌قدر به حق‌الله اهمیت می‌داد که در وصیت‌نامه‌اش خریدن روزه را ذکر کرده است.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگی‌نامه شهید رحیم گرایی از زبان همسرش آمده است: شبی را در خاطر دارم که دور هم نشسته بودیم و صحبت از انقلاب بود. در میان آن جمع، شهید گفت: من برای سلامتی امام و پیروزی انقلاب تا روزی که امام وارد ایران شود روزه می‌گیرم.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگی‌نامه شهید نورالله بابائیان می‌خوانید: هیچگاه به مال مردم نزدیک نشد و درختِ کسی را سایه‌بان خود نکرد و فرزندان خود را از واردشدن به مِلک مردم منع می‌کرد.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگی‌نامه شهید ابوالقاسم شعبانی می‌خوانید: ابوالقاسم به همراه دوستش مسیر خیلی زیادی را پیاده طی کرده بود، اما او از فرط خستگی نتوانست به مسیر ادامه دهد، از دوستش خواسته بود که او برود و خود را نجات دهد، هم‌رزم ابوالقاسم به‌تنهایی مسیر را ادامه داد، اما او نیز پس از خستگی بیهوش شد.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگی‌نامه شهید حسین‌پور پالیزیان از زبان خواهرش می‌خوانید: حسین خیلی بااخلاص بود و با اعمال و رفتارش دیگران را به عمل صالح تشویق می‌کرد، تا وقتی امام خمینی در قم بودند، هر طور بود نمازهایش را به امام اقتدا می‌کرد.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگی‌نامه شهید محمدعلی خوش‌لهجه می‌خوانید: نمازش ترک نمی‌شد. وقتی که به نماز می‌ایستاد انگار که چوب را به زمین فرو کردند آن‌قدر محکم و با احترام به‌سوی خدا می‌ایستاد.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از خصوصیات دوران جوانی شهید محمدعلی خوش‌لهجه آمده است: اگر من در جای دولت مردان بودم، همه این خارجی‌ها را از ایران بیرون می‌کردم و بجای آنها از همین افراد ایرانی استفاده می‌کردم که خودشان کار یاد بگیرند و حقوق کمتری بگیرند و ما محتاج دیگران نباشیم.
هر روز با یک شهید؛
در زندگی‌نامه شهید حیدر رضایی آمده است: آنان او را حیدر نامیدند تا با اقتدا به مولایشان علی (ع) حیدرکرار، مردی شجاع و غیور پرورش یابد و با رجزهای خود ارکان کاخ ستم را به لرزه درآورد و این‌چنین هم شد.
هر روز با یک شهید؛
در زندگی‌نامه شهید غلامحسین اکبری جعفرآبادی از زبان مادرش آمده است: وقتی هم می‌خواست برود جبهه به ایشان گفتم: مادر صبر کن امتحاناتت را بده بعداً برو؛ گفت: نه امتحان من در همان جا است.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگی‌نامه شهید «علی‌اصغر همراهی» شهید انقلاب می‌خوانید: پدرش را مجبور کرده بودند که پسرش را غسل دهد و غسّال او را فقط غسل داد و می‌خواستند قبر او را مخفی نگه دارند.
هر روز با یک شهید؛
در زندگی‌نامه‌ای از سردار شهید جواد عابدی می‌خوانید: او تحصیلات دبیرستانی را طی می‌کرد که ناگاه آتش بیداری، به خرمن خراب و خواب‌زدگان افتاد و ندای نهضت، از حلقوم امام «ره» و امت برخاست و جواد نیز با شوروشوق به عرصه مبارزه با طاغوت قدم نهاد.
هر روز با یک شهید؛
در وصیت‌نامه شهید چهره‌قانی خطاب به پدر و مادرش می‌خوانید: من نیز آگاهانه و عاشقانه و با درنظرگرفتن این که خون شهید حماسه می‌آفریند و شهیدان زنده‌اند و نزد خدایشان روزی می‌خوردند و به دیدار خدا شتافته‌اند این راه خون‌بار را انتخاب کرده‌ام.
هر روز با یک شهید؛
در زندگی‌نامه شهید سید محمدجواد شریفی مقدم می‌خوانید: سید جواد خوشرو و مهربان بود و سعی می‌کرد در برخورد با دیگران شاد و بانشاط باشد.
هر روز با یک شهید؛
در زندگی‌نامه شهید محمدمراد عبدالملکی می‌خوانید: پدرش با آشفتگی از خواب بیدار شد و گفت: خواب دیدم اسیر شدم و هرچه کردم نتوانستم خودم را نجات دهم؛ خیلی نگران بود. فردای همان روز به ما خبر دادند که محمدمراد به اسارت کومله‌ها درآمده است.
هر روز با یک شهید؛
در زندگی‌نامه شهید سید محمدکاظم دانش آمده است: او همچنان مهربان و خونگرم به وضعیت مردم جنگ‌زده پرداخت و در کنار یارانش در حزب جمهوری به مبارزه با آمریکا و ایادی‌اش در ایران پرداخت و فعالیت‌های خود را ادامه داد.
هر روز با یک شهید؛
در وصیت‌نامه شهید سید جواد نجفیان صرمی می‌خوانید: شهیدشدن منزلت دیگری دارد، خاصیت دیگری دارد، اگر کسی در راه اسلام به شهادت برسد و خداوند را درک کرده باشد، حتماً معنی واقعی اسلام را فهمیده است.
جانشین فرمانده سپاه قم:
جانشین فرمانده سپاه قم گفت: جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ملت ایران نشان داد که وطن‌پرستی به شعار نیست؛ بلکه به عشق، ایمان و عقیده قلبی است که سرداران و فرماندهان شهید آن را به نمایش گذاشتند.
هر روز با یک شهید؛
در زندگی‌نامه شهید «داود حاجی حیدری» از زبان پدرش می‌خوانید: شبی خواب وحشتناکی دیدم و گفتند که داود تیر به سینه‌اش خورده است و آن روز این خواب به من فهماند که داود شهید شده است.
هر روز با یک شهید؛
در وصیت‌نامه شهید محمد مظفری پور می‌خوانید: به آن جوانانی که این‌قدر خود را کم‌ارزش می‌دانند، لباس‌های ناپسند و محاسن خود را با وضع بد می‌زنند و موهای سرخود را مانند دختر درست می‌کنند؛ بگویید که قدر خود را بدانید و دست از اعمال ناپسند بردارید.
هر روز با یک شهید؛
نامه‌ای از شهید والامقام شهید محمدحسین یوسفی را می‌خوانید که برای پدر و مادرش نوشته است.