هر روز با یک شهید؛
در زندگینامه شهید «محمد حیاتبخش» از زبان مادرش میخوانید: شهید محمد حیاتبخش دردِ دیگران را درد خود میدانست. درد را میچشید تا باور کند، چگونه ماندن را، چگونه پرگشودن و چگونه رسیدن را. محمد سن و سالی نداشت؛ اما راز جاودانگی را از سالها پیش از رسیدن به اوج دریافته بود.
همزمان با چهلمین روز شهادت سیدمقاومت؛
یادواره ۱۵۰ شهید شهرک شهدا و چهلمین روز شهادت سید مقاومت شهید سید حسن نصرالله برگزار خواهد شد.
دبیر سیامین یادواره ۶۰۹۰ شهید استان قم:
دبیر سیامین یادواره ۶۰۹۰ شهید استان قم گفت: یادواره شهدای استان روز یکشنبه ۲۷ آبانماه در ورزشگاه حیدریان برگزار خواهد شد.
هر روز با یک شهید؛
در زندگینامه شهید «محمد ملکلو» میخوانید: او با ایمانی که از درونش میجوشید و با مشاهده راهی که به رهبری امام خمینی (ره) گشوده میشد، تمام توان خویش را به کار میگرفت تا بتواند برای نجات این مردم کاری کند.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگینامه شهید «احمد بدیع زاده» میخوانید: ایشان را به علّت داشتن عکس شهید رجایی، چندین بار تهدید به مرگ کردند؛ ولی این تهدیدها هیچ خدشهای در اراده آهنین ایشان نداشت.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگینامه شهید محمدرضا تراب میخوانید شهید دارای روحی شوخطبع و آکنده از صفا و معنویت بود. یکی از همسنگرانش نقل میکند که وقتی از او علّت شوخیکردنش را سؤال کردیم در جوابمان گفت: میخواهد عزیزان رزمنده که بهدوراز خانه و کاشانه خود هستند، شاد باشند تا هوای شهر و خانه به سرشان نزند.
هر روز با یک شهید؛
شهید «جواد جعفری دستجردی» در مدتی که معلم بود، حقوق نگرفت. زمانی که مادرش از او پرسید حقوق میگیری یا نه؟ گفت: اگر حقوق بگیرم بهحساب شهید رجائی میریزم. در ادامه زندگینامه این شهید والامقام را میخوانید.
تولیت حرم مطهر بانوی کرامت:
تولیت حرم مطهر بانوی کرامت تبیین فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه بسیار ضروری دانست و گفت: لازم است مجموعه بنیاد شهید اهداف و آرمانهای والای شهدا را در جامعه تبیین کند.
با حضور جانشین فرمانده سپاه قم برگزار شد؛
نشست دبیران و رؤسای کمیتههای ۱۰ گانه یادواره شهدا با حضور جانشین فرمانده سپاه امام علی ابن ابیطالب (ع) در سالن جلسات ستاد سپاه استان قم برگزار شد.
هر روز با یک شهید؛
روایت همرزم شهید میگوید: روحالله پس از تیرخوردن، از تشنگی فراوان به خود میپیچید، ناگهان گفت سواری بر اسب سپیدی را میبینم، دارد برای من آب میآورد، دیگر آب نمیخواهم، و شهید شد.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگینامه شهید علی صرافزاده میخوانید: الان زمان امتحان است، اگر ما از امام خمینی اطاعت کنیم مثل این است که از امام عصر (عج) اطاعت کردهایم.
هر روز با یک شهید؛
در قسمت اول از وصیتنامه شهید مجید مجیدی میخوانید: یقین حاصل کنیم که او هست و تمامی عالم کائنات از ریزترین موجودات تا کهکشانها در تسلط اوست و بعدازاین هم روز موعودی یعنی معادی را در پیش داریم.
هر روز با یک شهید؛
در خاطرهای از همسر شهید احمد بدیعزاده میخوانید: شهید به من وصیت کرده بودند، چون زینب باش و در برابر مصیبتها صبر و تحمل داشته باش و از بچهها خوب نگهداری کن.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگینامه شهید شمس میخوانید: همیشه در زندگی به فکر مردم محروم بود، گرچه وضع مادیاش خوب نبود؛ اما هر چقدر توان داشت به توده مستضعف میرسید.
هر روز با یک شهید؛
در زندگینامه شهید علیرضا آرام میخوانید: وی در محیطی اسلامی پرورش یافت. تحصیلات او همزمان با حرکت میلیونی مردم به رهبری امام عزیز بود و در اکثر تظاهرات بر علیه رژیم طاغوت شرکت میجست.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگینامه شهید ناجا «محمدعلی صبوری» میخوانید: باعزت علوی پرورشیافته بود. ظلم ستمشاهی را حس کرد و در فعالیتهای سیاسی علیه رژیم منحوس پهلوی حضور فعال داشت و در صفحه مبارزین مسلمان تا پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به مبارزات خود ادامه داد.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگینامه شهید سید حسن رجبی از زبان خواهر زاده شهید می خوانید: تکیه صحبتش بیشتر درباره مقام شهید چه در جبهه و چه بعد از شهادت که چه ارزش و مقامی در نزد خدا دارد.
با حضور یادگاران دفاع مقدس و خانواده معزز شهدا؛
اولین یادواره ۷۲ شهید مربی نظامی سپاه امام علی ابن ابیطالب (ع) با حضور یادگاران دفاع مقدس و خانواده معزز شهدای گرانقدر در سالن شیخ مفید دانشگاه قم برگزار میشود.
رئیس جامعه المصطفی العالمیه:
رئیس جامعه المصطفی العالمیه با اشاره به اینکه نظام سلطه با تمام قوا و امکانات خود از رژیم جعلی در حال حمایت است، گفت: امروز درگیر جنگ بزرگ تمدنی در عالم هستیم و یقیناً طبق وعدههای الهی با پیروزی جبهه حق خاتمه خواهد یافت. ما به وعده خداوند باور داریم و میدانیم که نصرت خداوند نزدیک است.
هر روز با یک شهید؛
در خاطراتی از پدر شهید بدخشان میخوانید: یک روز از تهران، نامهای آمد که در نامه نوشته بود، ابوالفضل میتواند در مدرسه تدریس کند، وقتی متن نامه را خواند، به ما گفت که جنگ واجبتر از معلمی است. حالا اگر جنگ تمام شد و ما شهید نمیشدیم، آن وقت تدریس واجب میشود؛ اما فعلاً جنگ در مرحله اول است.