هر روز با یک شهید؛
خداوند هر وقت که بخواهد، امانت خود را از شما میگیرد

فقط این را باید بدانی که ما امانتهایی هستیم در دست شما از طرف خداوند و او هر وقت که بخواهد امانت خود را از شما میگیرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، شهید مجتبی بیطرفان در تاریخ سوم خرداد ۱۳۴۶ در شهر مقدس قم در یک خانواده مؤمن و متدین به دنیا آمد.
وی پس از چندی مجاهدت در تاریخ چهاردهم اسفندماه ۱۳۶۴، در جبهه حق علیه باطل در درگیری با رژیم بعث عراق به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را میخوانید.
بسمهتعالی
به نام خدا به نام او که جهان خلقت را آفرید و بشر را در روی زمین ظاهر کرد و تمام این دنیا برای خاطر وجود ائمه اطهار و رسول خدا محمد «ص» مصطفی آخرین پیامبر اسلام و با سلام بر امامزمان و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام و درود به ارواح طیبه شهدای اسلام و با سلام خدمت خانواده عزیزم. انشاءالله که همیشه موفق باشید.
مادر عزیزم
چهبهتر که انسان باوقار باشد. پس برای شهدا دعا کن و از خدا بخواه که تمام شهدا را با شهدای کربلا محشور گرداند.
مادر الان که شما این وصیتنامه را میخوانید، من در جمع شما نیستم حالا یا اسیر شدم یا مفقودالاثر و یا شهید.
فقط این را باید بدانی که ما امانتهایی هستیم در دست شما از طرف خداوند و او هر وقت که بخواهد امانت خود را از شما میگیرد.
اما مادرم، من از تو خواهش میکنم که برای من ناراحت نباشی، گریه مکن گرچه میدانم سخت است؛ ولی همیشه به یاد شهدای دیگر باش؛ به یاد مادران دیگر باش و سعی کنید که زیاد برای من تقلا نکنید که اصلاً من راضی نیستم.
همچنین اسراف نکنید و خلاصه خودتان از من بهتر میدانید و من هیچگونه توقعی از شما ندارم و از شما پدر و مادر راضی هستم، فقط سعی کنید که خدا از شما راضی باشد پس خیلی مواظب باشید.
که اگر من طوری شدم از خدا غافل نشوید.
شرمنده شما هستم که نتوانستم به شما خدمت کنم. انشاءالله که ببخشید.
خواهشی که از شما دارم این است که من را ببخشید، اگر نفهمیدم و شما را از خودم رنجاندم.
بعد از شهادت من ولخرجی نکنید که هیچ احتیاجی نیست من خودم راضی نیستم، چون از زندگی شما باخبر هستم.
خیلی دلم میخواهد که برای هر یک از شما خانواده عزیز یک وصیتنامه بنویسم؛ ولی وقت نمیکنم. اگر وقت کردم از قول من از همه حلالیت بطلبید.
ایکاش وقت داشتم و وصیتنامهای بهتر مینوشتم و تا میتوانید دست از امام خمینی برندارید که کلید بهشت در دست اوست.
انتهای پیام/
وی پس از چندی مجاهدت در تاریخ چهاردهم اسفندماه ۱۳۶۴، در جبهه حق علیه باطل در درگیری با رژیم بعث عراق به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را میخوانید.
بسمهتعالی
به نام خدا به نام او که جهان خلقت را آفرید و بشر را در روی زمین ظاهر کرد و تمام این دنیا برای خاطر وجود ائمه اطهار و رسول خدا محمد «ص» مصطفی آخرین پیامبر اسلام و با سلام بر امامزمان و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام و درود به ارواح طیبه شهدای اسلام و با سلام خدمت خانواده عزیزم. انشاءالله که همیشه موفق باشید.
مادر عزیزم
چهبهتر که انسان باوقار باشد. پس برای شهدا دعا کن و از خدا بخواه که تمام شهدا را با شهدای کربلا محشور گرداند.
مادر الان که شما این وصیتنامه را میخوانید، من در جمع شما نیستم حالا یا اسیر شدم یا مفقودالاثر و یا شهید.
فقط این را باید بدانی که ما امانتهایی هستیم در دست شما از طرف خداوند و او هر وقت که بخواهد امانت خود را از شما میگیرد.
اما مادرم، من از تو خواهش میکنم که برای من ناراحت نباشی، گریه مکن گرچه میدانم سخت است؛ ولی همیشه به یاد شهدای دیگر باش؛ به یاد مادران دیگر باش و سعی کنید که زیاد برای من تقلا نکنید که اصلاً من راضی نیستم.
همچنین اسراف نکنید و خلاصه خودتان از من بهتر میدانید و من هیچگونه توقعی از شما ندارم و از شما پدر و مادر راضی هستم، فقط سعی کنید که خدا از شما راضی باشد پس خیلی مواظب باشید.
که اگر من طوری شدم از خدا غافل نشوید.
شرمنده شما هستم که نتوانستم به شما خدمت کنم. انشاءالله که ببخشید.
خواهشی که از شما دارم این است که من را ببخشید، اگر نفهمیدم و شما را از خودم رنجاندم.
بعد از شهادت من ولخرجی نکنید که هیچ احتیاجی نیست من خودم راضی نیستم، چون از زندگی شما باخبر هستم.
خیلی دلم میخواهد که برای هر یک از شما خانواده عزیز یک وصیتنامه بنویسم؛ ولی وقت نمیکنم. اگر وقت کردم از قول من از همه حلالیت بطلبید.
ایکاش وقت داشتم و وصیتنامهای بهتر مینوشتم و تا میتوانید دست از امام خمینی برندارید که کلید بهشت در دست اوست.
انتهای پیام/

نظرات شما