زینب گونه باش و زینب وار عمل کن

 وی وارد سپاه شد و بعد از یک ماه از استخدام‌شدن برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی به جبهه شوش داوطلبانه عزیمت کرد و در برابر متجاوزان بعثی در کنار سایر رزمندگان به دفاع برخاست و با مجاهدت‌های فراوان به خیل شهیدان پیوست.

 در ادامه خاطره‌ای از همسر این شهید والامقام را می‌خوانید.

 شهید احمد بدیع، همسری بسیار مهربان بود و فرزندانش را خیلی دوست داشت. شهید در دوران انقلاب عکس امام را توسط فرزندش چاپ می‌نمود و پخش می‌کرد

 وی با تشکیل هیئت عزاداران حسینی فعالیت خود را گستردش داد و همیشه پای صحبت روحانیون بود. در چهلم روز شهدای قم و چهلم شهدای تبریز، روستاهای اطراف را برای سخنرانی روحانیون جمع می‌نمود

 وی به دلیل شرکت در تظاهرات، چندین بار بازداشت و آزاد شد. وی علاقه به سپاه داشت و استخدام شد و بعد از یک ماه استخدام‌شدن به جبهه رفت.

 همسرم همیشه می‌گفت دوست دارم پیرو راه امام و ولایت‌فقیه باشید. همیشه می‌گفت اگر شهید شدم نگذارید اسلحه‌ام زمین بماند؛ اسلحه‌ام را از زمین بردارید و به جبهه بروید، به ایشان می‌گفتم چرا این حرف را می‌زنید مرا ناراحت می‌کنید ایشان می‌فرمودند راه شهادت را انتخاب کرده‌ام و شهید خواهم شد.

 ایشان به من وصیت کرده بودند؛ چون زینب باش و در برابر مصیبت‌ها صبر و تحمل داشته باش و از بچه‌ها خوب نگهداری کن و آخر شهادت نصیب این شهید عالی‌قدر شد. راهش پر نور باد.