روایت متفاوت از سردار دلها در اراک
حاج قاسم سلیمانی سرداری که دلها را ربوده و همه آزادگان جهان را شیفته و مجذوب خود کرده بود، میهمان ویژه مراسمی بود که همه بیصبرانه منتظر دیدن و شنیدن سخنان دلنشینش بودند، مراسمی به پاس بزرگداشت و گرامیداشت یاد و خاطره ۶ هزار و ۵۰۰ شهید از شهدای کرمان که در مصلی بزرگ این شهر برگزار شد.
به منظور برگزاری این کنگره که برگزاری مشابه آن در دستور کار همه استانها قرار داشت، کمیتههای مختلفی شکل گرفته بود از جمله کمیته ورزش و جوانان که در استان مرکزی نیز چنین کمیتهای با هدف برنامهریزی برای برگزاری هرچه بهتر گرامیداشت یاد و خاطره ۵ هزار و ۲۰۰ شهید تشکیل شده بود.
با اعلام برگزاری کنگره شهدای کرمان، اعضای ستاد کنگره شهدای استان مرکزی به منظور کسب تجربه و آشنایی با نحوه برگزاری آن راهی کرمان شدند تا هم در این مراسم معنوی شرکت کرده و هم تجربه و هم اندوختههای خود را در برگزاری کنگره بزرگداشت ۵ هزار و ۲۰۰ شهید دوران دفاع مقدس استان خود به کار گیرند.
یکی از مدیرانی که به همراه اعضای ستاد از استان مرکزی راهی شهر کرمان شد، عابد حقدادی مدیرکل ورزش و جوانان و رئیس کمیته ورزش کنگره بود که در راه بازگشت از کنگره دقایقی را با سردار سلیمانی همسفر و موفق به گرفتن سلفی یادگاری شد.
وی در گفتگو با خبرنگار ما در اراک با اشاره به خاطره آن روز به یادماندنی میگوید: آن روز با جمعی از مدیران استانی به کرمان رفتیم تا به منظور آشنایی با نحوه برگزاری کنگره در مراسم شرکت کنیم، سخنران مراسم سردار سلیمانی و محل برگزاری مملو از جمعیت بود، به فاصله چند ردیف صندلی با سردار سلیمانی فاصله داشتم.
عابد حقدادی میافزاید: مراسم بسیار باشکوهی برگزار شد، دو روز در کرمان میهمان بودیم، بعد از پایان مراسم و در راه بازگشت به فرودگاه متوجه حضور سردار سلیمانی در اتوبوسی شدم که قرار بود ما را به فرودگاه برساند، سردار مشغول مطالعه یک روزنامه عربی بود، از سردار شهید خواستم اجازه دهد لحظاتی با ایشان هم کلام شوم، با لبخندی دلنشین پذیرا شد و دقایقی را با یکدیگر به گفتگو پرداختیم.
مدیرکل ورزش و جوانان استان مرکزی تصریح میکند: از کارم پرسید و از اینکه با سن و سال کم مدیرکل ورزش و جوانان استان بودم، بسیار خوشحال شد و توصیههای ارزشمندی کرد تا بتوانم در کارم بهتر برای جوانان خدمت کنم، با کمال فروتنی و خونسردی به سخنانم گوش میداد، در پایان پیشنهاد انداختن سلفیام را با روی باز پذیرا شد و من یک عکس سلفی به یادگاری با سردار انداختم.
حقدادی بیان میکند: هنگام خارج شدن از فرودگاه بدون هیچ محافظ و یا تشریفات خاصی ساکش را برداشت و از همه خداحافظی کرد و همانند یک شخص عادی سوار تاکسی شد، برای من خیلی تعجبآور بود که یک مقام ارشد نظامی کشور تا آن اندازه بیریا و ساده به ماموریت رفته بود.
وی میگوید: آن روز معنای واقعی سرباز وطن بودن را درک کردم، به راستی رفتار و منش بیریا و با اخلاص سردار به هیچ عنوان قابل توصیف نیست و فهمیدم چرا مردم ایران به حاج قاسم عشق میورزند.
انتهای پیام/
نظرات شما