امام جمعه کهک:
یکی از روشهای اصلی نظام استکبار جهتدهی به گروههای منحرف است
امامجمعه کهک گفت: یکی از روشهای اصلی نظام استکبار در مبارزه با جبهه حق، شناسایی و جهتدهی به گروههای منحرفی است که با کمترین هزینه، به اغراض و هدفهای پلید آنها جامع عمل میپوشانند
حجتالاسلام محسن صبوری فیروزآبادی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، با اشاره به 6 تیرماه و سالروز ترور رهبر معظم انقلاب در سال 60 اظهار داشت: در خصوص هدف و انگیزه دشمنان از ترور مقام معظم رهبری ابتدا باید به دو سؤال مهم و اساسی بپردازیم.
وی ادامه داد: مسئله اول آنکه این مبانی فکری گروه تروریستی که مرتکب چنین ترور ناجوانمردانهای شده است، چه بوده و آنها به دنبال چه اهداف و آرمانهایی بودهاند و از این ترور چه هدفی را دنبال میکردهاند؟!
صبوری افزود: مسئله دوم آنکه این وجود شریفی که هدف اغراض تروریستی قرار گرفته است، چه ویژگیهایی داشته است که تروریستها را ترغیب به حذف فیزیکی ایشان نموده است؟!
وی بیان داشت: جهت روشنشدن مسئله اول باید عرض کنم که گروه فرقان از جمله گروههایی بود که اوایل انقلاب و در فعالیت کوتاهمدت خود ضایعات جبرانناپذیری را به پیکره نظام جمهوری اسلامی وارد کرد، بیشک پرداختن به شخصیت اصلی و فکری و رهبر این گروه یعنی اکبر گودرزی تا حدودی ما را با زوایای پنهان تشکیلات فرقان آشنا خواهد کرد؛ اکبر گودرزی با نام مستعار عباس در روستای کوچکی به نام دوزان (بین خمین و الیگودرز) به دنیا آمد.
امامجمعه کهک تصریح کرد: وی ضمن اینکه در دبیرستان درس میخواند بهصورت نیمهوقت به مدرسه علمیه آیتالله نجفی نیز میرفت و بعد از مدتی در مسجد چهلستون و در مدرسه شیخ عبدالحسین ادامه تحصیل داد. درس تفسیر قرآن او از سال 50 شروع شد و از پاییز 55 با عدهای از دوستانش به طور جدیتر و منسجمتر به بررسی و تدوین دو کتاب «ایدئولوژی توحید و ابعاد گوناگون آن» و «اصول تفکر قرآنی» پرداخت. وی جلسات تفسیر قرآن خود را در بسیاری از مساجد تهران مانند: مسجد الهادی خیابان شوش، مسجد فاطمیه خزانه، مسجد رضوان خیابان اتابک، مسجد شیخهادی خیابان حنیف نژاد و مسجد خمسه قلهک برگزار میکرد. باتوجهبه جوانی و شیوه و ادبیات خاصی که او در بیان تفسیر از آن استفاده میکرد، زمینه جذب برخی نیروهای جوان به سمت او فراهم آمد و ازآنپس او بهصورت جدیتر به طرح موضوعات و برداشتهای خاص خود از آیات و سور قرآنی پرداخت. گودرزی سال 55 به مدت یکسال تحت نظر ساواک قرار گرفت و بعد از آن زندگی مخفی خود را شروع کرد.
وی بیان داشت: گودرزی بعد از مدتی مطالب تفسیری خود را بهصورت جزوه منتشر کرد و همان موقع بود که گروه فرقان تشکیل شد. هدف از تاسیس فرقان ابتدا اصول تفکر قرآنی مطرح شده است. به عبارت دیگر کسانی که در جلسات تفسیر قرآن گودرزی شرکت میکردند و به برداشتهایی از آیات و سور قرآنی اعتقاد داشتند گروه فرقان را تشکیل دادند و از آن پس قرار شد مطالب ارائه شده توسط گودرزی به صورت یک نشریه منظم و مداوم نوشته و پخش شود.
صبوری ادامه داد: بعد از انتشار مجموعههای گروه فرقان که عمدتا در مناطق پرجمعیت کشور مثل بازار و مراکز دانشگاهی پخش میشد، ذهن برخی نیروهای فکری از جمله شهید مطهری نسبت به افکار و عقاید این گروه جلب شد. مرحوم مطهری آثار و نوشتههای آنها را مطالعه میکرد و در کتابهایش به شبهات آنان پاسخ میداد. حتی برخی افراد به وی توصیه میکردند که در شأن ایشان نیست که به این نوع آثار قلمی کوچک بها بدهد و برای پاسخگویی به آنها وقت بگذارد، اما شهید مطهری میگفت: آدمها مهم نیستند، حرفهایشان و تاثیری که روی جوانان میگذارد مهم است. کسی چه میداند که نویسنده این تفسیر یک بچه است. این نوشتهها در ذهن جوانان شبهه ایجاد میکند و من باید جواب اینها را بدهم.
وی افزود: علاوه بر طرح مباحث قرآنی در نشریات فرقان به مسائل سیاسی هم پرداخته میشد و بخصوص از شماره7 به بعد بهصورت مستقیم علیه نظام جمهوری اسلامی و از شماره 10 به بعد نیز رهبری انقلاب مورد نقد و تعرض قرار گرفت.
امام جمعه کهک تصریح کرد: در واقع گروه فرقان بر پایه تز دکتر شریعتی مبنی برمبارزه با زر، زور و تزویر بنیان گذاشتهشده بود و اعضای آن معتقد بودند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئله «عدالت اجتماعی» حلنشده و باید دوباره انقلاب کرد. اکبر گودرزی دریکی از یادداشتهای باقیمانده نوشته است که باید آنقدر چرخه ترور ادامه پیدا کند؛ تا نظام سقوط کرده و گروهی صاحب عدل حاکم شود!
وی ادامه داد: لذا گروه فرقان از اردیبهشت58 اقدامات تروریستی خود را شروع کرد و بزرگانی همچون: شهید آیت الله مطهری در دوازدهم اردیبهشت 58، شهید آیت الله قاضی طباطبایی در آبان 58 و آیت الله شهید مفتح در آذر 58 و برخی دیگر از مسئولان و نخبگان انقلابی هدف حملات تروریستی این گروه منحرف قرار گرفتند.
صبوری ابراز داشت: با افزایش ترورها و بالا گرفتن موج نارضایتی مردم و احساس ناامنی، تلاشهای زیادی برای دستگیری عوامل قتلها صورت گرفت و نهایتا در سوم خرداد 59 اکبر گودرزی به همراه عده ای دیگر از اعضای این گروه اعدام شدند.
وی افزود: پس از اعدام سران گروه فرقان، محمد متحدی که از اصلیترین عناصر فرقان بود گروه کوچکی را که در تبریز شکل داده و ترور آیتالله قاضی طباطبایی توسط این گروه شکل گرفته بود، به تهران منتقل کرد. محمد متحدی با همکاری امیر مسعود تقیزاده که قاتل شهید آیتالله قاضی طباطبایی بود، نقشه ترور عبدالمجید معادیخواه، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، آیتالله ربانی شیرازی و آیتالله سید علی خامنهای را طراحی و اجرا کردند که دو عملیات اول با ناکامی کامل مواجه شد و عملیاتهای بعدی با مجروحشدن آیتالله ربانی و آیتالله خامنهای به اتمام رسید.
صبوری تاکید کرد: اما در رابطه با مسئله دوم باید گفت که گروه های منحرف همواره بیشترین دشمنی را با کسانی دارند که در عرصه تبیین حقایق، عالمانه و مجاهدانه وارد شده و انحرافات آنها را برملا میکنند. مقام معظم رهبری (حفظه الله) در آن زمان در سنگر نماز جمعه تهران و همچنین در سخنرانی های روشن گرانه خود به تبیین مبانی و مواضع انقلاب اسلامی می پرداختند؛ آن هم در زمانی که تنها چند روز از عزل بنیصدر میگذشت و شورش و اعلام جنگ مسلحانه سازمان مجاهدین با جمهوری اسلامی، بحث داغ محافل بود. لذا طبیعی بود که منحرفینی همچون بازمانده های گروهک فرقان نتوانند وجود ایشان را در صحنه تبیین حقایق و دفاع عالمانه از مبانی اسلام و انقلاب تحمل نمایند. در روز حادثه نیز ایشان پس از بازگشت از جبهه و دیدار با امام (ره) طبق برنامه های منظم هفتگی خود جهت ایراد سخنرانی و پاسخ به شبهات به یکی از مساجد جنوب تهران می روند و این حادثه تروریستی در خلال سخنرانی ایشان واقع می شود. از این رو می توان رهبری معظم انقلاب؛ امام خامنه ای (حفظه الله) را به واقع «جانباز فریضه جهاد تبیین» نامید.
وی گفت: البته خداوند حکیم بار دیگر لطف بی نهایت خود را شامل این امت نموده و مکر دشمنان ددمنش را مایه برکت و رحمت برای امت قرار داد. لذا این ترور ناجوانمردانه هر چند ایشان را تا مرز شهادت پیش برد و وجود شریفشان تا کنون نیز از صدمات ناشی از آن رنج می برند، لکن باعث شد تا ایشان در روز بعد یعنی هفتم تیرماه درساختمان حزب جمهوری اسلامی حضور نداشته باشند و از حادثه تروریستی هفت تیر در امان مانده و ذخیره ای باشند برای جایگاه رفیع رهبری انقلاب اسلامی.
امام جمعه کهک در پاسخ به این سوال که آیا غرب به ویژه آمریکا نیز دراین نوع اقدامات تروریستی علیه مردم و مسولان نقش داشته اند، گفت: بی شک یکی از روشهای اصلی نظام استکبار در مبارزه با جبهه حق، شناسایی و جهت دهی به گروه های منحرفی است که با کمترین هزینه، به اغراض و هدف های پلید آنها جامع عمل می پوشانند که سازماندهی و حمایت از گروه های تروریستی تکفیری در زمان حاضر یکی از مصادیق بارز این راهبرد شیطانی جبهه استکبار است.
وی ادامه داد: لذا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون نظام استکباری آمریکا همواره از این راهبرد در مواجهه با نظام اسلامی استفاده نموده است که حمایت از اقدامات نظامی گروهک های جدایی طلب در استان های مرزی در اوایل انقلاب و دفاع و حمایت مستمر از سازمان مجاهدین خلق مصادیق روشنی است از این رویه استکباری.
صبوری افزود: پس از اشغال لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) نیز اسنادی به دست آمد که حاکی از ارتباط گروهک فرقان با سرویسهای آمریکایی بود؛ یکی از افراد حاضر در ماجرای اشغال لانه جاسوسی درباره این اسناد و ارتباط گروهک فرقان با سازمان سیا مینویسد: «در ساختمان مرکزی، دهها سند سری و فوق سری مربوط به سلطنتطلبانی یافتیم که در ترور شهروندان عادی و ماموران کمیته دست داشتند. تکان دهندهترین اسناد درباره گروهی سیاسی به نام فرقان بود... مردم معتقد بودند گروه فرقان را عناصر خارجی حمایت و هدایت میکنند. اسنادی که در سفارت به دست آمد، درستی گمان مردم را ثابت کرد. این اسناد نشان میداد آمریکا از طریق اشخاص ثالث با گروه فرقان تماس گرفته بود».
انتهای پیام/110
وی ادامه داد: مسئله اول آنکه این مبانی فکری گروه تروریستی که مرتکب چنین ترور ناجوانمردانهای شده است، چه بوده و آنها به دنبال چه اهداف و آرمانهایی بودهاند و از این ترور چه هدفی را دنبال میکردهاند؟!
صبوری افزود: مسئله دوم آنکه این وجود شریفی که هدف اغراض تروریستی قرار گرفته است، چه ویژگیهایی داشته است که تروریستها را ترغیب به حذف فیزیکی ایشان نموده است؟!
وی بیان داشت: جهت روشنشدن مسئله اول باید عرض کنم که گروه فرقان از جمله گروههایی بود که اوایل انقلاب و در فعالیت کوتاهمدت خود ضایعات جبرانناپذیری را به پیکره نظام جمهوری اسلامی وارد کرد، بیشک پرداختن به شخصیت اصلی و فکری و رهبر این گروه یعنی اکبر گودرزی تا حدودی ما را با زوایای پنهان تشکیلات فرقان آشنا خواهد کرد؛ اکبر گودرزی با نام مستعار عباس در روستای کوچکی به نام دوزان (بین خمین و الیگودرز) به دنیا آمد.
امامجمعه کهک تصریح کرد: وی ضمن اینکه در دبیرستان درس میخواند بهصورت نیمهوقت به مدرسه علمیه آیتالله نجفی نیز میرفت و بعد از مدتی در مسجد چهلستون و در مدرسه شیخ عبدالحسین ادامه تحصیل داد. درس تفسیر قرآن او از سال 50 شروع شد و از پاییز 55 با عدهای از دوستانش به طور جدیتر و منسجمتر به بررسی و تدوین دو کتاب «ایدئولوژی توحید و ابعاد گوناگون آن» و «اصول تفکر قرآنی» پرداخت. وی جلسات تفسیر قرآن خود را در بسیاری از مساجد تهران مانند: مسجد الهادی خیابان شوش، مسجد فاطمیه خزانه، مسجد رضوان خیابان اتابک، مسجد شیخهادی خیابان حنیف نژاد و مسجد خمسه قلهک برگزار میکرد. باتوجهبه جوانی و شیوه و ادبیات خاصی که او در بیان تفسیر از آن استفاده میکرد، زمینه جذب برخی نیروهای جوان به سمت او فراهم آمد و ازآنپس او بهصورت جدیتر به طرح موضوعات و برداشتهای خاص خود از آیات و سور قرآنی پرداخت. گودرزی سال 55 به مدت یکسال تحت نظر ساواک قرار گرفت و بعد از آن زندگی مخفی خود را شروع کرد.
وی بیان داشت: گودرزی بعد از مدتی مطالب تفسیری خود را بهصورت جزوه منتشر کرد و همان موقع بود که گروه فرقان تشکیل شد. هدف از تاسیس فرقان ابتدا اصول تفکر قرآنی مطرح شده است. به عبارت دیگر کسانی که در جلسات تفسیر قرآن گودرزی شرکت میکردند و به برداشتهایی از آیات و سور قرآنی اعتقاد داشتند گروه فرقان را تشکیل دادند و از آن پس قرار شد مطالب ارائه شده توسط گودرزی به صورت یک نشریه منظم و مداوم نوشته و پخش شود.
صبوری ادامه داد: بعد از انتشار مجموعههای گروه فرقان که عمدتا در مناطق پرجمعیت کشور مثل بازار و مراکز دانشگاهی پخش میشد، ذهن برخی نیروهای فکری از جمله شهید مطهری نسبت به افکار و عقاید این گروه جلب شد. مرحوم مطهری آثار و نوشتههای آنها را مطالعه میکرد و در کتابهایش به شبهات آنان پاسخ میداد. حتی برخی افراد به وی توصیه میکردند که در شأن ایشان نیست که به این نوع آثار قلمی کوچک بها بدهد و برای پاسخگویی به آنها وقت بگذارد، اما شهید مطهری میگفت: آدمها مهم نیستند، حرفهایشان و تاثیری که روی جوانان میگذارد مهم است. کسی چه میداند که نویسنده این تفسیر یک بچه است. این نوشتهها در ذهن جوانان شبهه ایجاد میکند و من باید جواب اینها را بدهم.
وی افزود: علاوه بر طرح مباحث قرآنی در نشریات فرقان به مسائل سیاسی هم پرداخته میشد و بخصوص از شماره7 به بعد بهصورت مستقیم علیه نظام جمهوری اسلامی و از شماره 10 به بعد نیز رهبری انقلاب مورد نقد و تعرض قرار گرفت.
امام جمعه کهک تصریح کرد: در واقع گروه فرقان بر پایه تز دکتر شریعتی مبنی برمبارزه با زر، زور و تزویر بنیان گذاشتهشده بود و اعضای آن معتقد بودند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئله «عدالت اجتماعی» حلنشده و باید دوباره انقلاب کرد. اکبر گودرزی دریکی از یادداشتهای باقیمانده نوشته است که باید آنقدر چرخه ترور ادامه پیدا کند؛ تا نظام سقوط کرده و گروهی صاحب عدل حاکم شود!
وی ادامه داد: لذا گروه فرقان از اردیبهشت58 اقدامات تروریستی خود را شروع کرد و بزرگانی همچون: شهید آیت الله مطهری در دوازدهم اردیبهشت 58، شهید آیت الله قاضی طباطبایی در آبان 58 و آیت الله شهید مفتح در آذر 58 و برخی دیگر از مسئولان و نخبگان انقلابی هدف حملات تروریستی این گروه منحرف قرار گرفتند.
صبوری ابراز داشت: با افزایش ترورها و بالا گرفتن موج نارضایتی مردم و احساس ناامنی، تلاشهای زیادی برای دستگیری عوامل قتلها صورت گرفت و نهایتا در سوم خرداد 59 اکبر گودرزی به همراه عده ای دیگر از اعضای این گروه اعدام شدند.
وی افزود: پس از اعدام سران گروه فرقان، محمد متحدی که از اصلیترین عناصر فرقان بود گروه کوچکی را که در تبریز شکل داده و ترور آیتالله قاضی طباطبایی توسط این گروه شکل گرفته بود، به تهران منتقل کرد. محمد متحدی با همکاری امیر مسعود تقیزاده که قاتل شهید آیتالله قاضی طباطبایی بود، نقشه ترور عبدالمجید معادیخواه، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، آیتالله ربانی شیرازی و آیتالله سید علی خامنهای را طراحی و اجرا کردند که دو عملیات اول با ناکامی کامل مواجه شد و عملیاتهای بعدی با مجروحشدن آیتالله ربانی و آیتالله خامنهای به اتمام رسید.
صبوری تاکید کرد: اما در رابطه با مسئله دوم باید گفت که گروه های منحرف همواره بیشترین دشمنی را با کسانی دارند که در عرصه تبیین حقایق، عالمانه و مجاهدانه وارد شده و انحرافات آنها را برملا میکنند. مقام معظم رهبری (حفظه الله) در آن زمان در سنگر نماز جمعه تهران و همچنین در سخنرانی های روشن گرانه خود به تبیین مبانی و مواضع انقلاب اسلامی می پرداختند؛ آن هم در زمانی که تنها چند روز از عزل بنیصدر میگذشت و شورش و اعلام جنگ مسلحانه سازمان مجاهدین با جمهوری اسلامی، بحث داغ محافل بود. لذا طبیعی بود که منحرفینی همچون بازمانده های گروهک فرقان نتوانند وجود ایشان را در صحنه تبیین حقایق و دفاع عالمانه از مبانی اسلام و انقلاب تحمل نمایند. در روز حادثه نیز ایشان پس از بازگشت از جبهه و دیدار با امام (ره) طبق برنامه های منظم هفتگی خود جهت ایراد سخنرانی و پاسخ به شبهات به یکی از مساجد جنوب تهران می روند و این حادثه تروریستی در خلال سخنرانی ایشان واقع می شود. از این رو می توان رهبری معظم انقلاب؛ امام خامنه ای (حفظه الله) را به واقع «جانباز فریضه جهاد تبیین» نامید.
وی گفت: البته خداوند حکیم بار دیگر لطف بی نهایت خود را شامل این امت نموده و مکر دشمنان ددمنش را مایه برکت و رحمت برای امت قرار داد. لذا این ترور ناجوانمردانه هر چند ایشان را تا مرز شهادت پیش برد و وجود شریفشان تا کنون نیز از صدمات ناشی از آن رنج می برند، لکن باعث شد تا ایشان در روز بعد یعنی هفتم تیرماه درساختمان حزب جمهوری اسلامی حضور نداشته باشند و از حادثه تروریستی هفت تیر در امان مانده و ذخیره ای باشند برای جایگاه رفیع رهبری انقلاب اسلامی.
امام جمعه کهک در پاسخ به این سوال که آیا غرب به ویژه آمریکا نیز دراین نوع اقدامات تروریستی علیه مردم و مسولان نقش داشته اند، گفت: بی شک یکی از روشهای اصلی نظام استکبار در مبارزه با جبهه حق، شناسایی و جهت دهی به گروه های منحرفی است که با کمترین هزینه، به اغراض و هدف های پلید آنها جامع عمل می پوشانند که سازماندهی و حمایت از گروه های تروریستی تکفیری در زمان حاضر یکی از مصادیق بارز این راهبرد شیطانی جبهه استکبار است.
وی ادامه داد: لذا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون نظام استکباری آمریکا همواره از این راهبرد در مواجهه با نظام اسلامی استفاده نموده است که حمایت از اقدامات نظامی گروهک های جدایی طلب در استان های مرزی در اوایل انقلاب و دفاع و حمایت مستمر از سازمان مجاهدین خلق مصادیق روشنی است از این رویه استکباری.
صبوری افزود: پس از اشغال لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) نیز اسنادی به دست آمد که حاکی از ارتباط گروهک فرقان با سرویسهای آمریکایی بود؛ یکی از افراد حاضر در ماجرای اشغال لانه جاسوسی درباره این اسناد و ارتباط گروهک فرقان با سازمان سیا مینویسد: «در ساختمان مرکزی، دهها سند سری و فوق سری مربوط به سلطنتطلبانی یافتیم که در ترور شهروندان عادی و ماموران کمیته دست داشتند. تکان دهندهترین اسناد درباره گروهی سیاسی به نام فرقان بود... مردم معتقد بودند گروه فرقان را عناصر خارجی حمایت و هدایت میکنند. اسنادی که در سفارت به دست آمد، درستی گمان مردم را ثابت کرد. این اسناد نشان میداد آمریکا از طریق اشخاص ثالث با گروه فرقان تماس گرفته بود».
انتهای پیام/110
نظرات شما