هر روز با یک شهید؛
پیروزی مسلمانان حتمی است
به فرموده امام امت شما چه بُکشید چه کشته شوید، پیروز هستید.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، شهید سید حسن موسوی در تاریخ یکم فروردینماه ۱۳۳۸ در روستای وشنوه از توابع استان قم در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود.
وی پس از چندی مجاهدت در تاریخ یکم فروردینماه ۱۳۶۱، به فیض شهادت نائل گشت.
در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را خطاب به برادرش آقا سید مصطفى موسوی میخوانید.
«بنام خداوند مهربان»
برادر جان ما از قم حرکت کردیم به امید آن که یا با پیروزى برگردیم و به زیارت امام حسین «ع» برویم یا اینکه به توفیق درجه شهادت برسیم که این آرزوى تمامى رزمندگان اسلام است اخوى عزیز! از طرف من از دوستان و آشنایان حلالیت بطلبید.
من خودم را به خدا سپردم یا پیروزى یا شهادت.
به فرموده امام امت شما چه بکشید چه کشته شوید، پیروز هستید.
در ضمن این نامه درست نبود به منزل برود، مادرم بفهمد ناراحت میشود. به همه دوستان و آشنایان سلام برسان.
با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب و با درود به رزمندگان اسلام و با عرض سلام به برادر عزیزم آقا سید مصطفى موسوى اخوى از اینکه نتوانستم بیایم و با شما خداحافظى کنم معذرت میخواهم.
سخنى که با شما داشتم این است که جریان مغازه را براى شما شرح بدهم.
من مغازهاى که نیروگاه و اجناسى که در آن داشتم دادم به شریکم بهجز چند عدد ابزارهاى برقى که امانت پیش او گذاشتم که در کاغذى نوشتم و در کمد خودم گذاشتم و دیگر اینکه آن زمین و ساختمان که با شریکم در چهلوپنجمتری صدوق ساختیم آن را هنوز شریک هستیم سند آن هم در کمد هست و دیگر اینکه من تعداد ۶۰ روزه که نگرفتهام و تعداد یک ماه نماز قضا بدهید براى من بگیرند و قسط بانک فقط بانک توحید چند قسط دارم و آن راهم بدهید و مبلغى پول هم منزل گذاشتهام که مقدارى از آن سهم سادات است و مقدار دیگرش را هم خرج کنید دیگر عرض ندارم.
انتهای پیام/
وی پس از چندی مجاهدت در تاریخ یکم فروردینماه ۱۳۶۱، به فیض شهادت نائل گشت.
در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را خطاب به برادرش آقا سید مصطفى موسوی میخوانید.
«بنام خداوند مهربان»
برادر جان ما از قم حرکت کردیم به امید آن که یا با پیروزى برگردیم و به زیارت امام حسین «ع» برویم یا اینکه به توفیق درجه شهادت برسیم که این آرزوى تمامى رزمندگان اسلام است اخوى عزیز! از طرف من از دوستان و آشنایان حلالیت بطلبید.
من خودم را به خدا سپردم یا پیروزى یا شهادت.
به فرموده امام امت شما چه بکشید چه کشته شوید، پیروز هستید.
در ضمن این نامه درست نبود به منزل برود، مادرم بفهمد ناراحت میشود. به همه دوستان و آشنایان سلام برسان.
با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب و با درود به رزمندگان اسلام و با عرض سلام به برادر عزیزم آقا سید مصطفى موسوى اخوى از اینکه نتوانستم بیایم و با شما خداحافظى کنم معذرت میخواهم.
سخنى که با شما داشتم این است که جریان مغازه را براى شما شرح بدهم.
من مغازهاى که نیروگاه و اجناسى که در آن داشتم دادم به شریکم بهجز چند عدد ابزارهاى برقى که امانت پیش او گذاشتم که در کاغذى نوشتم و در کمد خودم گذاشتم و دیگر اینکه آن زمین و ساختمان که با شریکم در چهلوپنجمتری صدوق ساختیم آن را هنوز شریک هستیم سند آن هم در کمد هست و دیگر اینکه من تعداد ۶۰ روزه که نگرفتهام و تعداد یک ماه نماز قضا بدهید براى من بگیرند و قسط بانک فقط بانک توحید چند قسط دارم و آن راهم بدهید و مبلغى پول هم منزل گذاشتهام که مقدارى از آن سهم سادات است و مقدار دیگرش را هم خرج کنید دیگر عرض ندارم.
انتهای پیام/
نظرات شما