تصمیم بازیگر «دوپینگ» برای ازدواج قطعی شد

مدیری ابتدا به دنیا آمدن این بازیگر در آلمان اشاره کرد و شعبان نژاد هم گفت: بله؛ من در آلمان به دنیا آمدم، اما فقط تا ۱۰ می‌توانم بشمارم (خنده). البته پدرم مسلط به زبان آلمانی است؛ حدوداً سه سال و نیمه بودم که به ایران برگشتیم.

سپس شعبان نژاد تا عدد ۱۰ به زبان آلمانی شمرد و مهران مدیری هم آن را تا عدد ۲۰ ادامه داد.

در ادامه مدیری از او سوال کرد که حرفه ای‌ترین کار تئاتری که انجام داده کدام است و شعبان نژاد اظهار کرد: کار دو زبانه ایران و آلمان به نام «چهار فصل مثل هم» که بسیار کار جالبی از آب در آمد.

پس از آن، مدیری به خاطره حضور شعبان نژاد در سریال «هیولا» اشاره کرد و گفت: اولین روزی که قرار بود نیما سر کار بیاید، گریم شد و لباس پوشید. موقع ناهار، هفت قاشق برنج و یک مقدار سالاد خورد. من با تعجب به او گفتم: «نیما غذا نمی‌خوری؟!» و او گفت: «نه، من خیلی مواظب تغدیه ام هستم.» آن روز من به خاطر محمد بحرانی آلبالو پلو درست کردم و برای گروه هم آوردم. بعد از مدتی کوتاه دیدم که شعبان نژاد، ۱۱ پرس زرشک پلو با مرغ خورد؛ تمام آلبالو‌های من را هم خورد. سه ظرف سالاد، ۱۰ کیلو میوه، نوشابه و چای هم خورد (خنده). من تا به حال در زندگی چنین چیزی را ندیده بودم. جالب اینکه این اتفاق هر روز هم تکرار می‌شد!

در ادامه شعبان‌نژاد درباره حضورش در «خندوانه» گفت: من با برنامه «خندوانه» دیده شدم؛ در آن برنامه ۶ تیپ مختلف را بازی می‌کردم که مردمی‌ترین آن بایرام بود؛ البته همیشه سعی می کردم بقیه تیپ‌ها را هم به بایرام نزدیک کنم.

این بازیگر در پاسخ به سوال مدیری درباره ازدواج گفت: «به من بگویید که کجا باید بروم برای ازدواج؟! من بعد از برنامه ازدواج می‌کنم. واقعیتش این است که قصد ازدواج دارم، اما انرژی آن را ندارم. عاشق بچه هستم ولی این را می‌دانم که خیلی سخت است کسی روحیات من را بفهمد. اما از اینجا بروم قطعاً ازدواج می‌کنم!

شعبان نژاد درباره سحرخیزی اش بیان کرد: سحرخیز هستم؛ بیشتر دوست دارم صبح از خواب بیدار شوم. ایده آل من است که حدود ۹ شب بخوابم و ۴ صبح بیدار شوم، اما هیچ وقت نتوانستم. راستش روحیه من خیلی پیرمردی است؛ برای ورزش به پارک می‌روم و همیشه بدمینتون بازی می‌کنم و با پیرمرد‌ها خیلی دوست می شوم.

او سپس درباره خاطره خود از تست بازیگری اش اظهار کرد: یک بار برای حضور در یک فیلم رزمی تست دادم؛ آن زمان من تئاتر بازی می‌کردم. کارگردان به من گفت «لگد بزن»؛ من هم انجام دادم اما او گفت «این همه پات میاد بالا من به آمادگی جسمانی نیاز دارم.» خیلی از حرفش ناراحت شدم و یادم است که از یوسف آباد تا قیطریه را پیاده آمدم!

در بخش‌هایی از برنامه مدیری میزبان تماشاگران برای سوال و جواب از آن‌ها بود و تماشاگران تولد مهران مدیری را تبریک گفتند. مهران مدیری هم گفت: از همه فن پیج‌هایی که به اسم من فعالیت می‌کنند و بسیار زحمت می‌کشند و سال هاست تلاش می‌کنند، ممنونم. نمی‌دانم چگونه محبت آن‌ها را جبران کنم و فقط می‌توانم بگویم که خیلی از همه تشکر می‌کنم و قدردان شما هستم. شما بسیار در کار و زندگی من موثر بوده و هستید. امیدوارم روزی برسد که شما را ببینم.