یادداشت؛
امام حسین(ع) و انسانهای میانمایه
اغلب آدمیان نه پست مایهگانی هستند که فرومایگی و رذالتهای اخلاقی را راهبری کنند و نه پرمایهاند که خود و منافع خود را فدای ارزشهای اخلاقی نمایند؛ بلکه عمدتاً اشخاصی هستند میانمایه! متوسط و متوسط الحال.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، تاریخ با سه گونه انسانها مواجه بوده است: یک عده از آنها شخصیتهای فرومایه، پست و بیمقدار، با جنسی خراب. بیبوتههایی که غرور، لذت طلبی، جاه طلبی و خودخواهی را باهم جستجو میکنند. این نوع انسانها منشاء بیشترین ظلم و فساد در جامعه هستند.
دسته دوم پرمایگانی که به خودشان اهمیت میدهند، بزرگ منشان و انسانهای اصیلی که به آخرتشان توجه میکنند؛ در هرکاری متوجه عواقب اعمالشان هستند، عقل معاش دارند، در عین حال از اموال خویش انفاق می کنند، دیگران برایشان مهماند، وَیُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَه: دیگران را بر خودشان مقدم میدارند؛ اگرچه خودشان نیازمندند. در مقابل ظلم و فساد سکوت نمیکنند؛ هرچند به قیمت جانشان تمام شود. تاریخ نمونههای فراوانی از این نوع دارد که حسین(ع) و یاران شهیدش خورشید عالم تاب این گروه به شمار میروند.
اما دسته سوم انسانهای میان مایهاند؛ متوسط الحالند. میانمایه به انسانی گفته میشود که میل دارد اخلاقی زندگی کند؛ زندگی عادلانه را دوست دارد، زندگی اخلاقی را ترجیح میدهد؛ اما اگر شرایط مهیا نباشد میانمایگیاش سبب میشود برآوردن نیازهای خود را بر ارزشها و هنجارهای اخلاقی برتری دهد. میانمایه برای آزادی، عدالت و انصاف هزینه نمیکند. میانمایگی تناقض است و میانمایه با باورهایی متناقض زندگی میکند. اینجور آدما منفعلند و در همه لایهها و صنوف جامعه هم پیدا میشوند.
اغلب آدمیان نه پست مایهگانی هستند که فرومایگی و رذالتهای اخلاقی را راهبری کنند و نه پرمایهاند که خود و منافع خود را فدای ارزشهای اخلاقی نمایند؛ بلکه عمدتاً اشخاصی هستند میانمایه! متوسط و متوسط الحال.
از نظر من میانمایگان از فرومایگان هم خطرناکترند؛ فرومایگان و انسانهای رذل شناسنامه دارند؛ رو هستند؛ دیده میشوند؛ اما میانمایگان که رقمشان کم نیست همواره معترضان خاموش و ساکتی بودند که ترس و هراسشان از ستاندن حق موجب سلطه حاکمان فاسد شده است. اینان منافقانه زندگی میکنند، مجیزگویانی هستند که با نفاق و دورویی و ترس قدرت روزگار میگذرانند.
این افراد حتی به امام حسین(ع) هم رحم نمی کنند. با نامه و مکاتبه از او می خواهند به کوفه بیاید؛ برای امام به رقم هجده هزار نامه ی دعوت مینویسند؛ اما رقم چند هزارنفری طایفه هانی مرعوب حیلۀ رسانهای عدد50نفری ابن زیاد میشوند؛ مسلم را تنها میگذارند، عهد خویش را میشکنند و به سپاه عمر سعد میپیوندند. عاشورا از یک منظر محصول همراهی میانمایگان با فرومایگان است.
ما از کدامین دسته و گروهیم؟متملق و میانمایه؟ یا فرومایه؟ یا
پرمایه و بزرگ؟
در زندگی حق خواه و منصف و پرمایه باشیم نه میانمایه و فرومایه.
محمد صدرا مازنی
انتهای پیام/
دسته دوم پرمایگانی که به خودشان اهمیت میدهند، بزرگ منشان و انسانهای اصیلی که به آخرتشان توجه میکنند؛ در هرکاری متوجه عواقب اعمالشان هستند، عقل معاش دارند، در عین حال از اموال خویش انفاق می کنند، دیگران برایشان مهماند، وَیُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَه: دیگران را بر خودشان مقدم میدارند؛ اگرچه خودشان نیازمندند. در مقابل ظلم و فساد سکوت نمیکنند؛ هرچند به قیمت جانشان تمام شود. تاریخ نمونههای فراوانی از این نوع دارد که حسین(ع) و یاران شهیدش خورشید عالم تاب این گروه به شمار میروند.
اما دسته سوم انسانهای میان مایهاند؛ متوسط الحالند. میانمایه به انسانی گفته میشود که میل دارد اخلاقی زندگی کند؛ زندگی عادلانه را دوست دارد، زندگی اخلاقی را ترجیح میدهد؛ اما اگر شرایط مهیا نباشد میانمایگیاش سبب میشود برآوردن نیازهای خود را بر ارزشها و هنجارهای اخلاقی برتری دهد. میانمایه برای آزادی، عدالت و انصاف هزینه نمیکند. میانمایگی تناقض است و میانمایه با باورهایی متناقض زندگی میکند. اینجور آدما منفعلند و در همه لایهها و صنوف جامعه هم پیدا میشوند.
اغلب آدمیان نه پست مایهگانی هستند که فرومایگی و رذالتهای اخلاقی را راهبری کنند و نه پرمایهاند که خود و منافع خود را فدای ارزشهای اخلاقی نمایند؛ بلکه عمدتاً اشخاصی هستند میانمایه! متوسط و متوسط الحال.
از نظر من میانمایگان از فرومایگان هم خطرناکترند؛ فرومایگان و انسانهای رذل شناسنامه دارند؛ رو هستند؛ دیده میشوند؛ اما میانمایگان که رقمشان کم نیست همواره معترضان خاموش و ساکتی بودند که ترس و هراسشان از ستاندن حق موجب سلطه حاکمان فاسد شده است. اینان منافقانه زندگی میکنند، مجیزگویانی هستند که با نفاق و دورویی و ترس قدرت روزگار میگذرانند.
این افراد حتی به امام حسین(ع) هم رحم نمی کنند. با نامه و مکاتبه از او می خواهند به کوفه بیاید؛ برای امام به رقم هجده هزار نامه ی دعوت مینویسند؛ اما رقم چند هزارنفری طایفه هانی مرعوب حیلۀ رسانهای عدد50نفری ابن زیاد میشوند؛ مسلم را تنها میگذارند، عهد خویش را میشکنند و به سپاه عمر سعد میپیوندند. عاشورا از یک منظر محصول همراهی میانمایگان با فرومایگان است.
ما از کدامین دسته و گروهیم؟متملق و میانمایه؟ یا فرومایه؟ یا
پرمایه و بزرگ؟
در زندگی حق خواه و منصف و پرمایه باشیم نه میانمایه و فرومایه.
محمد صدرا مازنی
انتهای پیام/
نظرات شما