کورش زارعی: مدیر جهادی لنگ بودجه نمیماند
کوروش زارعی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر است، وی نمایشهای زیادی را در گونههای مختلف به ویژه مذهبی و آیینی در ایران و دیگر کشورها به صحنه برده است.
زارعی که اخیرا مهمان ما در خبرگزاری فارس بوده، درباره این دو سال و اندی فعالیت خود در حوزه هنری میگوید آدمی نیست پشت میز بنشیند یا در جایی باشد و کار نکند، مگر اینکه جبر زمانه مانع کار شود! مثلا اینکه مشکل مالی داشته باشد، هر چند یک مدیر جهادی نباید هیچوقت لنگ پول بماند.
مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری با اشاره به اهمیت فعال سازی برنامههای تئاتری در استانها نیز میگوید که اخیرا هشداری به مدیران مرکز در استانهای مختلف دادیم تا همه استانها در عرصه تئاتر فعال شوند وگرنه در تغییر هر یک از مدیران غیرفعال اقدام میکنیم.
زارعی با گله از وضعیت نمایشهای امروز که بیشتر کارهای تجربی و دانشجویی است تا حرفهای، معتقد است که این دست کارهایی که نه لذت بصری و هنری به مخاطب میدهد و نه محتوایی نمیتوانند مخاطب را به خود جذب کنند درحالیکه شاهد هستیم امروز خیلی از سالن های نمایشی خالی از تماشاگر است.
* مطلع هستم که تصمیم دارید برنامههایی مربوط به ایام پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه هنری و فعالیتهایی از این دست را تحت عنوان چهل سالگی انقلاب در یک نشست رسانهای اطلاع رسانی کنید، بنابراین ما از این بخش سوالات میگذاریم اما در ارتباط با عملکرد فعالیتهای حوزه هنری در این دو سال و اندی که شما در این مرکز فعال بودهاید، خودتان عملکرد حوزه را چطور ارزیابی میکنید؟
خب البته خیلی سخت است که ما به خودمان نمره بدهیم، چرا که دیگران میبایست ما را قضاوت کنند هرچند من آدم پر توقعی نسبت به عملکرد خودم هستم و در این دو سال و اندی که تصدی مدیریت مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب را برعهده گرفتم خیلی راههای نرفته زیادی را میبینم و آنطور که باید و شاید کارها نظر خودم را جلب نکرده است.
من تصور میکنم نقد و نظرهایی به فعالیتهای من وارد است و بنابراین نمرهای به خودم نمیتوانم بدهم، چون خودم از عملکرد خودم هنوز راضی نیستم، هر چند که خیلی از دوستان از مدیران تئاتری تا مجامع دانشگاهی و هنرمندان شهرستانی و تهرانی هر از گاهی ابراز لطفهایی به من در مرکز دارند اما قطعاً نه خود من و نه همکارانم در مرکز هنرهای نمایشی که از همه آنها برای زحماتشان تشکر میکنم، نمیتوانیم این کار را بکنیم.
ما فقط سعی کردیم شتابی به موتور فعالیت های هنری حوزه بدهیم هر چند گاهی درباره من میگویند که این کوروش زارعی خیلی شتاب گرفته وباید قدری سرعتش را بیاورد پایین یا اینکه ترمزش را بکشیم! من حقیقتا آدمی نیستم که پشت میز بنشینم یا در جایی بنشینم و کاری نکنم ، مگر اینکه جبر زمانه مانع شود!
*منظورتان از جبر زمانه نیست؟
مثلا اگر دست ما برای مسائل بودجهای و مالی بسته شود. هر چند من معتقدم یک مدیر جهادی نباید لنگ پول بماند، باید جهادی جلو برود و حتی در زمان بی پولی هم کار کند، کار نباید عقب بماند. بحمدالله با اینکه ما سال خیلی سخت مالی داشتیم ـ که این هم شامل همه نهادها و ارگانهای فرهنگی است ـ ولی از تلاشمان نکاستیم.
حتی این را هم باید بگویم که سال آینده هم بودجه ما کم است، بودجه حوزه هنری از خیلی جاهای دیگر هم کمتر شده است، نزدیک به چهل درصد بودجه از سوی دولت و سازمان برنامه و بودجه برای سال ۹۸ کم شده حال مسئولان در حال رایزنی در این زمینه هستند بنابراین نسبت به پولی که کلیت حوزه هنری دریافت میکند و چندین برابر آن تولید اثر و کار دارند، خیلی کم است.
*از این بودجهای که میگویید چند درصد برای تئاتر است ؟
خیلی کم، بودجه مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری در سال یک میلیارد است که بیست تا سی درصد هم برای تئاتر محقق نمیشود. رویکرد اصلی ما در حوزه حمایت از تئاتر شهرستانها و هنرمندان استانی ، آموزش در کارهای استانی است و چون ما سیاستگذاریمان در این عرصه است هزینههایمان هم زیاد است و این بودجه اندک نمیتواند تمام آرزوها و برنامههای ما برای مرکز را به حقیقت نزدیک کند، اما خب تا الان نگذاشتیم کارها ضعیف شود سال آینده قطعاً ما با شرایط سختتری مواجه هستیم، خیلی باید جهادی عمل کنیم چرا که دشمن از آن سمت خیلی کار میکند و ما نباید با همین شرایط بد مالی اجازه پیشروی به دشمن را بدهیم و دست روی دست بگذاریم.
*از جمله پروژههایی که در این مدت فعالیت در حوزه هنری شما دنبال کردید، پروژه چهار فصل تئاتر ایران بوده است. این برنامه در راستای چه هدفی دنبال شده و اکنون چه برآیندی برای تئاتر ما داشته است؟
بله این یکی از پروژههای ملی ما است که امسال برای تربیت نسلی از نمایشنامه نویسان شروع شده، براساس این برنامه قرار است تعدادی از نمایشنامهنویسان مستعد کشور پیدا شده و استعدادهایشان در این پروژه ملی با آموزش درست پرورش پیدا کند، این آموزش به تولید اثر بیانجامد و بعدتر آثار در استانهای مختلف به صحنه برود.
معضل نمایشنامه این روزها گریبان تئاتر ایران را گرفته و فقط هم برای خانواده حوزه هنری نیست، کل خانواده تئاتر از این معضل رنج میبرد. ما اگر بتوانیم ۲۰ نفر هنرمند و نمایشنامه نویس به جامعه تئاتر معرفی کنیم، به نظرم خیلی کارهای روی زمین مانده تئاتر کشور پیش خواهد افتاد.
وقتی یک نمایشنامه خوب نوشته شود، کارگردانها، بازیگران، طراحان و گروهها فعال میشوند و موتور و چرخه تئاتر کشور به راه میافتد.
*الان تصور میکنید چه بخشی از مشکل گروههای شهرستانی به همین معضل نمایشنامه خوب باز میگردد؟
شاید یکی از دلائل کمکاری در شهرستانها و اینکه گروهها رغبتی به کار ندارند، معضل نبود نمایشنامهای است که با شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی امروز ایران نزدیک باشد. خیلی از هنرمندان به دلیل این مشکل امروز مجبورند به سمت نمایشنامههای تکراری بروند که زمان آنها به سر آمده و مسئله جامعه امروز ما نیست یا اینکه برای تهیه یک نمایشنامه ارجینال دستکم مبلغ ۵ میلیون تومان به نمایشنامهنویس بدهند که این برای یک گروه شهرستانی کار دشواری است، این حرکت ما انشاءالله میتواند معضل نمایشنامه را تا حدودی کمتر کند.
*الان خود حوزه هنری به استثنای بخش برپایی جشنوارهها، چه حمایتی از گروههای شهرستانی و استانی میکند؟
ما از همان سال اول فعالیتمان پروژهای را راهاندازی کردیم که البته از انتهای فعالیت آقای رحمت امینی شروع شد و دیدیم کار خوبی است آن را ادامه دادیم. آن دوره اسم پروژه «همایش تئاتر استانها» بود ما هم اسم آن را «مهرواره تئاتر ماه» گذاشتیم و بر اساس آن گروههای برتر هر استان یا شهرستان را انتخاب و در هر ماه و بعد از مدتی در هر سال رپرتوار تئاتر آن شهر را برگزار میکردیم.
مثلا گفتیم از مهر ۹۶ تا مهر ۹۷ این رپرتوار برای گروه گیلان و تبریز و سپس گروه مازندران برگزار میشود و بعد هم به ترتیب در ماههای مختلف هماهنگ کردیم و استانهای مختلف در آن شرکت کردند. سوای این هم یک برنامه حمایتی ملی راجع به چهل سالگی انقلاب قرار است داشته باشیم که در نشست خبری مفصل درباره آن صحبت میکنیم و براین اساس هم از گروهها برای تولید آثار حمایت کردیم.
در نهایت نیز ما برای آموزش گروههای تئاتری، اساتیدی به شهرستانها اعزام میکنیم یا برای جشنوارهها داور و استاد به شهرهای مختلف میفرستیم تا با گروهها همراه باشد. برای این برنامهها ما سه داور هم بخواهیم به استان اعزام کنیم برای هر یک داور سه میلیون هم در نظر بگیریم، ۹ میلیون برای آنها باید کنار بگذاریم و این بار از روی دوش استانها برداشته خواهد شد. برای ورکشاپها هم به دیگر استانها استاد میفرستیم و بحث پرواز رفت و برگشت و هزینههای مالی آنها را تقبل میکنیم و همه اینها بستههای حمایتی است که ما به استانها خدماتش را ارائه میدهیم.
* آمار مشخصی وجود دارد که کدام یک از استانها در عرصه تئاتر فعالتر هستند یا کدام استانها کار کمتری در عرصه تئاتر انجام میدهند که نیاز به فعالیت بیشتری دارند؟
بله ما استانهای خیلی فعال داریم که خوب کار میکنند و استانهای غیر فعال هم داریم، هفته گذشته هم ما دیدار فصلی با مدیران استانها داشتیم و آنجا هم گله کردیم که چند استان اصلا مدیر مرکز هنرهای نمایشی ندارند و مسئول واحد ندارند، سریعتر باید تعیین تکلیف کنند و آنهایی هم که منفعل هستند تذکر دادیم که اگر خودشان را همراه نکنند در تغییرشان اقدام و کسی دیگر را جایگزین میکنیم، به مدیران استانها گفتیم که در برخی این استانها نیروهای تئاتر را فعال نکردهاند و اگر همینطور ادامه پیدا کند حتما میبایست تغییر کنند.
الان استانهای شاخص و استانهای غیر فعال ما مشخص هستند و من همیشه هم گفتهام که حتی اگر مشکل مالی هم داریم این دلیل نمیشود که حرکت نکنیم و دست روی دست بگذاریم و بنشینیم زمان اداریمان تمام شود، باید کار کنیم و از بیکاری هم کار تولید کنیم و یک نوعی این مشکل را حل کنیم چرا که مشکل مالی توجیهی برای اینکه کاری نکنیم و منفعل باشیم، نیست.
* در کنار بودجهای که از سوی دولت برای حوزه دریافت میشود که بخش اندکی از آن هم به تئاتر اختصاص دارد، آیا بخش تئاتر درآمدزایی هم برای تأمین هزینههای خود دارد؟
بله اگر نداشته باشیم که کار نمیتوانیم انجام دهیم. الان ما برای دو تا از پروژههای ایام انقلاب با دو نهاد مشارکت کردیم؛ یکی همایش تئاتر مردمی خرداد که امسال بخش صحنهای هم داشته و با مشارکت معاونت فرهنگی بنیاد حفظ و نشر آثار امام خمینی و ستاد ارتحال امام خمینی(ره) برگزار کردیم. اگر این دو نهاد به ما کمک نمیکردند نمیتوانستیم پروژه را پیش ببریم چرا که این همایش در طول ایام ارتحال امام خمینی در تهران و شهرستانها برگزار شد و نمایشها به روی صحنه رفتند.
متأسفانه این همه سال از رحلت امام خمینی(ره) میگذرد اما تئاتر هنوز قدمی در این راستا برنداشته و ما به عنوان حوزه هنری بر خود وظیفه میدانیم که به اندیشههای امام خمینی بپردازیم ما با دیگر نهادها کار نداریم که چه وظایفی دارند اما در حوزه میبایست به اندیشههای بیانگذار انقلاب توجه شود.
در تولید نمایشنامه بچههای مسجد ارگانهایی همچون سازمان بسیج و معاونت اجتماعی بسیج به ما برای تولید و چاپ نمایشنامهها کمک کردند، اگر این مشارکت نبود اتفاقی هم نمیافتاد و الان هم پنج پروژه ملی که ما برای چهل سالگی انقلاب جلو میبریم با مشارکت ارگانها و نهادهای مختلف برگزار میشود، شاید ما سالی ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون این مشارکتها به دادمان میرسد و علتش هم بهرحال برند حوزه هنری است که خدا عزتی به ما داده و ارگان ها راغب میشوند که مشارکتی در آن داشته باشند.
ما همایش تئاتر مردمی بچههای مسجد، تئاتر خرداد، نقالان علوی و پیاده روی اربعین را سالیانه داریم که بینالمللی هستند.
واقعا اگر برخی مشارکتها نباشد کار جلو نمیرود، امسال در تئاتر اربعین ستاد اربعین کشور به ما کمک کرد وگرنه با این هزینههای ارز و مسائل دیگر معلوم نبود بتوانیم کاری پیش ببریم. نزدیک به هفتاد ـ هشتاد میلیون فقط پول اتوبوس بچهها تا لب مرز و بعد هم تا نجف و برگشت به تهران دادیم. در نهایت با شرایطی که بودجه ۹۸ دارد باید تمام کارها را مشارکتی انجام دهیم.
ما از همین ۱۰ روز پیش تفاهم نامههایی با وزارت علوم،تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و کانون فرهنگی ـ هنری مساجد کشور و وزارت آموزش و پرورش منعقد کردیم تا به آنها در آموزش و برقراری جشنوارهها کمک کنیم و خود نهادها برای این کار با ما پیشقدم شدند.
*آقای زارعی الان آماری از آثار نمایشی که در حوزه هنری به اجرا میرود وجود دارد و اینکه به لحاظ کمی و کیفی ارتقایی در این سطح کارها داشتیم یا خیر؟
تا پیش از این بحث فروش نمایشها در حوزه خیلی جدی نبود، مثلا قبلا هنرمند کار خود را ارائه میکرد به چند ارگان و حمایت که نمیشد به حوزه میآمد تا رزومهای برایش باشد و حمایتی هم از او بشود، اما چند سالی است که تلاش کردیم این بحث را برای هنرمندان جا بیاندازیم که کیفیت برایمان خیلی مهم است و دوم هم بحث فروش و جذب مخاطب اهمیت دارد که از این پس سختگیری بیشتری میکنیم تا هزینهای که در حد توان خود میکنیم و کمتر از مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد هم کمک هزینهمان نیست لااقل سالنها خالی نماند.
*میانگین حمایتی گروهها چقد است؟
برای گروههای جوان و مستعد بین ۵ تا ۷ میلیون تومان، گروههای با تجربهتر ۱۰ تا ۳۰ میلیون کمک هزینه داشتیم، باز سقف سالن ماه که کوچکتر است با مهر متفاوت است و همه اینها به کیفیت کار و کستینگ نیز بستگی دارد.
به علاوه ۷۰ درصد گیشه به خود گروه تعلق میگیرد، ۵ درصد برای سایت فروش بلیت و ۲۵ درصد هم برای درآمدهای مرکز هنرهای نمایشی برای کارهای جاری تعلق می گیرد.
تماشاگر تئاتر باید بداند که تئاتر مجانی نیست برای دیدن آن میبایست هر چند اندک هزینه کند، الان برای کارهای مذهبی هم که ما در ایامی مناسبتی اجرا میکنیم هنوز خرید بلیت جا نیافتاده است و این کار را نیز در دستور خود داریم تا بحث فروشش را جا بیاندازیم، در نهایت قوانینی برای سال آینده مشخص کردیم تا گروه ها با کیفیت بیشتر کارهایشان را به صحنه ببرند.
*در ارتباط با بحث نمایشنامهنویسی و کمبود نمایشنامهنویس خوب صحبت کردید الان شاهد هستیم که در آستانه جشنواره فجر فعالیتهایی در عرصه نمایشنامه نویسی در تئاتر شهر رونق گرفته، تصور میکنید این فرایندها بتواند کمکی به عرصه نمایشنامهنویسی ما داشته باشد؟
قطعا این کارها کمک کننده است، بهرحال نمایشنامه شالوده تولید یک اثر نمایشی است. یک نمایشنامه خوب منجر به یک نمایش خوب میشود و اگر ما نمایشنامههایمان ضعیف باشد و از استحکام خوبی برخوردار نباشد، مخاطب هم از آن استقبال نمیکند، یکی از دلائل رونق نگرفتن تئاتر ما به خاطر نمایشنامههای ضعیف با ساختار سطح پایین است. برخی اوقات نمایشهایی به صحنه میرود که موضوع و محتوا به درد وضعیت فعلی مردم ما نمیخورد و برای ما لازم نیست!
ما اگر نمایشنامه خوب با مسائل مبتلا به امروز جامعه و خانواده ایرانی کار کنیم، قطعا مردم از آن استقبال میکنند و برایش بلیت میخرند. با توجه به اینکه ما به تعداد انگشتان دست نمایشنامهنویس خوب داریم که آنها هم جایگزین میخواهند، بنابراین میبایست به تربیت نمایشنامه نویسی بپردازیم.
یکی از کارهای ما در حوزه همین تربیت نسل جدید است ما در سال آینده یک پروژهای را خواهیم داشت تحت عنوان باشگاه هنرمندان سوره که قرار است این باشگاه به آموزش و تربیت نیروی انسانی جدید در رشتههای مختلف به ویژه تئاتر بپردازد، این پروژه در معاونت هنری دنبال خواهد شد و رشتههایی چون تجسمی، آفرینشهای ادبی، ادبیات پایداری، انیمیشن و تئاتر را دربر خواهد گرفت، ما برنامههای مدونی در بحث آموزش خواهیم داشت که به تربیت نیروی انسانی با چارچوب انقلاب فرهنگی خواهیم داشت.
مردم وقتی موضوعات بومی مربوط به خودشان را روی صحنه یا پرده میبینند خیلی بیشتر استقبال میکنند تا نمایشنامه نویسان خارجی را ببینند، آن نمایشنامه هم برای اقشار جوان و دانشگاهی خوب است اما همه مردم که نمیآیند مکبث، اتللو، گوریل پشمالو ببینند اگر مسائل و موضوعات و قصههای ایرانی کار کنیم، مردم ما هم که قصه محور و محتوا محوری هستند و از قدیم الایام این در فرهنگ ایرانی باب بوده است، تأثیرگذار خواهد بود.
شما مولانا، سعدی، عطار و شاهنامه فردوسی را ببینید تمامش قصه و دراماتیک است. مردم ایرانی اهل قصه و موضوع هستند چیزی که الان سینما و تئاتر ما عاری از آن است به خاطر همین است که سالنهای تئاتر ما تماشاگر ندارد.
با یک بررسی در ادبیات کلاسیک و معاصر جهان متوجه میشویم که بزرگترین درام نویسان جهان آثارشان قصه محور است، ویلیایم شکسپیر قصهها و موضوعش است که او را شکسپیر کرده است، چخوف و ایبسن را ببینیم، ایبسن برای جامعه زن نروژ نوشته است او هیچگاه فکر نکرده که برای تمام جهان بنویسد او برای جامعه خود خانه عروسک، مرغابی وحشی و دشمن مردم را نوشته است، حتی ما در کارهای ابزورد هم نگاه کنیم باز یک رگ داستانی و محتوایی در کار وجود دارد، الان ما تئاتر میبینیم که قصه و موضوع و محتوایش هیچ مشخص نیست حال چه انتظاری داریم تماشاگر از کار ما حمایت کند.
این تماشاگر نه لذت بصری، هنری و نه محتوایی میبرد وقتی این دو وجه مهم نمایشی که بخش موضوع و دوم ادبیات است وجود نداشته باشد چه چیز را باید تماشاگر ببیند و به همین دلیل سالنها خالی میشود، کارهایی هم که استقبال میشود سلبریتیها در آنها وجود دارند، شکوهی کارهایشان دارند، پروپاگاندایی دارند و مخاطب را جذب میکنند.
ما خیلی از نمایشهایی را که روی صحنه در تئاتر کشور میبینیم بیشتر کارهای آزمایشگاهی ، تجربی و دانشجوییاند ، تئاتر حرفهای جای آثار دانشجویی نیست، البته این بدین معنی نیست که دانشجوها دارند کار تئاتر ما را تولید میکنند، بلکه منظور این است که تجارب، آزمون و خطاهایی که یک دانشجو در دوران دانشجویی انجام میدهد و ذات کار دانشگاهی است را طی میکند و تماشاگر عام هم نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند.
انتهای پیام/
نظرات شما