گفتگو با بانوی خستگی ناپذیر از سنگرهای جنگ تحمیلی تا سنگرهای فرهنگی
زهره واحدیان بانوی خستگی ناپذیر که از نوجوانی در جبهه های هشت سال دفاع مقدس حضور داشت و بعد از جنگ نیز در جبهه فرهنگی حوزه کتاب فعال است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، زهره واحدیان در دی ماه سال ۱۳۴۷ در خراسان رضوی شهرستان کاشمر متولد شد، وی پس از طی کردن دوران کودکی خود در ابتدای نوجوانی ازدواج و به همراه همسر خود راهی شهرهای جنگ زده غرب کشور شده و به علت تمرکز فعالیت های همسر، در شهر سنندج سکونت داشت، وی در مدت سکونت خود در کانون خواهران تعاونی تولید سازمان پیش آهنگی به عنوان مربی خیاطی جهت توانمند سازی بانوان نوجوان دبیرستانی مشغول به فعالیت بوده، واحدیان بعد ها ساکن شهر قم شده و اولین کتاب خود را به نام باغبان مهربان در سال ۱۳۸۷ به چاپ رساند. اکثر کتاب ها و داستان های نوشته شده توسط این نویسنده در زمینه کتاب های داستانی به روش غیر مستقیم می باشد که در دل خود مسائل عمیق دینی و مذهبی مطابق با فطرت کودکان را برای آنها بیان می کند، سبک داستان گویی به صورت غیر مستقیم یکی از موثر ترین روش ها در انتقال مفاهیم مذهبی می باشد چرا که داستان را برای درک ذهنی کودک ساده و آسان می نماید.
گفتگویی با این بانوی فعال حوزه فرهنگ و کتاب داشتیم.
لطفاً از فعالیت های جبهه و جنگ با توجه به سن کمی که داشتید بگویید؟
واحدیان: در سال ۱۳۶۱ همراه همسرم عازم منطقه جنگی کردستان شدیم ، در شهر سنندج در کنار فعالیت های همسرم در تعاونی تولید سازمان پیشاهنگی در کانون خواهران کارگاه خیاطی احداث و به عنوان مربی خیاطی ویژه دختران، با نیروهای خانم جهادی و انتخاب دختران کرد از دبیرستان شروع به کار دوختن لباس نظامی و ملحفه برای ارتش و سپاه شدیم که در بین این کارها گاهی هم لباس های برادران سپاهی یا بسیجی که آسیب دیده بود را تعمیر می کردیم.
به نسبت نیاز و کنار کار خیاطی بعضی از روز ها را اختصاص به بسته بندی تنقلات برای جبهه،می دادیم که این به همت همسایه هایی بود! که اعزامی از شهرهای مختلف ایران به منطقه جنگی کردستان (سنندج) بودند.
نقش همراهی و همفکری همسر شما در راه و هدفی که داشتید چه بود؟
واحدیان: با اینکه در سن تقریباً چهارده سال و هفت ماه بودم ولی بدلیل هم فکری و هم عقیده و همراه بودن من با همسرم باعث شد تا ایشان به راحتی با خواسته های من همراه شوند، و بستر فعالیت مرا حتی در کانون خواهران هم فراهم کنند.
آیا نقش مادری و همسری با فعالیت اجتماعی و فرهنگی تضاد دارد؟
واحدیان: خیر، چون می تواند نقش مهم مادری و همسرداری در کنار فعالیت اجتماعی، فرهنگ یک جامعه را بهتر شکوفا کند.
چطور به فکر نوشتن افتادید و از کجا شروع کردید؟
واحدیان: شروع زندگی مشترک ما و دقیقا روز سوم ازدواج مان با ورود به کردستان رقم خورد، بعد از برگشت از کردستان شروع به نوشتن خاطرات آن روزها را کردم.
موضوعات انتخاب شده شما برای نوشتن کتاب از کجا نشأت میگیرد؟
واحدیان: به خاطر علاقه مادرم به امام حسین (علیه السلام) موقع استراحت، یا خواب برایم مقتل را به صورت داستان می خواند و این سبب شد به نویسندگی علاقمند شوم طوری که هیچ گاه معلم من در زنگ انشا باور نکرد داستان پسرک چوپان را خودم نوشتم.
سوژۀ انتخابی من برگرفته از مقتل و زندگی امامان معصوم (علیه السلام) می باشد.
نقش کتاب در زندگی و ساخت ذهن کودکان و نوجوانان چیست؟ والدین چطور باید جوانان را تشویق به مطالعه کتاب کنند؟
واحدیان: کتاب نوشته شده به روش غیر مستقیم می تواند کودکان و نوجوانان را به دنیای پر از تجربه خود راه دهد و اجازه می دهد درست تر فکر کرده و زیباتر بیندیشند، بدون آن که تلخی های زندگی را تجربه کنند.
به نظر شما ارگان های متولی فرهنگ از جمله کتاب توانستند به رسالت مطالعه در یک جامعه دینی عمل کنند؟ کجا کم کاری صورت گرفته؟
خیلی کم عمل کردند و اگر هم کارهای خوب انجام داده باشند خیلی زود در برابر هجوم فضای مجازی رنگ باخته است.
سخن پایانی؟
واحدیان: در جامعه ما به جای اینکه ارشاد به دنبال نویسنده متعهد بخصوص در حوزه بانوان باشد، می بینید درست بر عکس شده و این نویسنده است که ضمن اینکه دغدغه نوشتن و خلق یک اثر را دارد باید کفش آهنی بپوشد و بدنبال ارشاد بدود تا شاید او را در لابه لای کتاب های ترجمه شده؛ که همیشه بخشی مهمی از امکانات را به این کتاب ها اختصاص یافته، بیابد.
در نتیجه باز هم کودک و نوجوان ایرانی را می بینیم که از یک کتاب خوب نوشته شده با تفکرات ایرانی اسلامی خلق و تدوین شده بی بهره می ماند.
نویسنده ایرانی که در نظام جمهوری اسلامی پرورش یافته است وقتی توان چاپ آثارش را ندارد! یا باید آن را به قیمت ناچیز واگذار کند که جای تأسف دارد، یا بسختی آثارش را به چاپ برساند ، که این تازه اول راه است.
تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید
واحدیان : من هم از شما سپاسگزارم
گفتگو از مرضیه مهدیلو
انتهای پیام/۱۷۰
گفتگویی با این بانوی فعال حوزه فرهنگ و کتاب داشتیم.
لطفاً از فعالیت های جبهه و جنگ با توجه به سن کمی که داشتید بگویید؟
واحدیان: در سال ۱۳۶۱ همراه همسرم عازم منطقه جنگی کردستان شدیم ، در شهر سنندج در کنار فعالیت های همسرم در تعاونی تولید سازمان پیشاهنگی در کانون خواهران کارگاه خیاطی احداث و به عنوان مربی خیاطی ویژه دختران، با نیروهای خانم جهادی و انتخاب دختران کرد از دبیرستان شروع به کار دوختن لباس نظامی و ملحفه برای ارتش و سپاه شدیم که در بین این کارها گاهی هم لباس های برادران سپاهی یا بسیجی که آسیب دیده بود را تعمیر می کردیم.
به نسبت نیاز و کنار کار خیاطی بعضی از روز ها را اختصاص به بسته بندی تنقلات برای جبهه،می دادیم که این به همت همسایه هایی بود! که اعزامی از شهرهای مختلف ایران به منطقه جنگی کردستان (سنندج) بودند.
نقش همراهی و همفکری همسر شما در راه و هدفی که داشتید چه بود؟
واحدیان: با اینکه در سن تقریباً چهارده سال و هفت ماه بودم ولی بدلیل هم فکری و هم عقیده و همراه بودن من با همسرم باعث شد تا ایشان به راحتی با خواسته های من همراه شوند، و بستر فعالیت مرا حتی در کانون خواهران هم فراهم کنند.
آیا نقش مادری و همسری با فعالیت اجتماعی و فرهنگی تضاد دارد؟
واحدیان: خیر، چون می تواند نقش مهم مادری و همسرداری در کنار فعالیت اجتماعی، فرهنگ یک جامعه را بهتر شکوفا کند.
چطور به فکر نوشتن افتادید و از کجا شروع کردید؟
واحدیان: شروع زندگی مشترک ما و دقیقا روز سوم ازدواج مان با ورود به کردستان رقم خورد، بعد از برگشت از کردستان شروع به نوشتن خاطرات آن روزها را کردم.
موضوعات انتخاب شده شما برای نوشتن کتاب از کجا نشأت میگیرد؟
واحدیان: به خاطر علاقه مادرم به امام حسین (علیه السلام) موقع استراحت، یا خواب برایم مقتل را به صورت داستان می خواند و این سبب شد به نویسندگی علاقمند شوم طوری که هیچ گاه معلم من در زنگ انشا باور نکرد داستان پسرک چوپان را خودم نوشتم.
سوژۀ انتخابی من برگرفته از مقتل و زندگی امامان معصوم (علیه السلام) می باشد.
نقش کتاب در زندگی و ساخت ذهن کودکان و نوجوانان چیست؟ والدین چطور باید جوانان را تشویق به مطالعه کتاب کنند؟
واحدیان: کتاب نوشته شده به روش غیر مستقیم می تواند کودکان و نوجوانان را به دنیای پر از تجربه خود راه دهد و اجازه می دهد درست تر فکر کرده و زیباتر بیندیشند، بدون آن که تلخی های زندگی را تجربه کنند.
به نظر شما ارگان های متولی فرهنگ از جمله کتاب توانستند به رسالت مطالعه در یک جامعه دینی عمل کنند؟ کجا کم کاری صورت گرفته؟
خیلی کم عمل کردند و اگر هم کارهای خوب انجام داده باشند خیلی زود در برابر هجوم فضای مجازی رنگ باخته است.
سخن پایانی؟
واحدیان: در جامعه ما به جای اینکه ارشاد به دنبال نویسنده متعهد بخصوص در حوزه بانوان باشد، می بینید درست بر عکس شده و این نویسنده است که ضمن اینکه دغدغه نوشتن و خلق یک اثر را دارد باید کفش آهنی بپوشد و بدنبال ارشاد بدود تا شاید او را در لابه لای کتاب های ترجمه شده؛ که همیشه بخشی مهمی از امکانات را به این کتاب ها اختصاص یافته، بیابد.
در نتیجه باز هم کودک و نوجوان ایرانی را می بینیم که از یک کتاب خوب نوشته شده با تفکرات ایرانی اسلامی خلق و تدوین شده بی بهره می ماند.
نویسنده ایرانی که در نظام جمهوری اسلامی پرورش یافته است وقتی توان چاپ آثارش را ندارد! یا باید آن را به قیمت ناچیز واگذار کند که جای تأسف دارد، یا بسختی آثارش را به چاپ برساند ، که این تازه اول راه است.
تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید
واحدیان : من هم از شما سپاسگزارم
گفتگو از مرضیه مهدیلو
انتهای پیام/۱۷۰
نظرات شما