قم فردا گزارش می دهد؛
نگاهی به کرامات و دیدگاه اهلسنت درباره امام رضا (ع)
در دوران پربرکت زندگی حضرت رضا (ع) کرامات فراوانی توسط آن حضرت صورت گرفت که در نزدیکسازی دیدگاه شیعه و اهلتسنن در موضوع کرامت مؤثر بوده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، امام رضا (ع) هشتمین پیشوای شیعیان را همه به رأفت و مهربانی میشناسند و معجزات و کراماتی از آن امام بزرگوار نقل کردهاند.
توجه حضرت رضا (ع) به زائران:
ابوعبدالله هروی میگوید: مردی از اهالی بلخ همراه غلامش به زیارت مرقد شریف حضرت رضا (ع) به مشهد آمد. آن مرد در قسمت بالاسر، مشغول نماز شد و غلامش در قسمت پایین به نماز ایستاد. پس از نماز هر دو به سجده رفتند و سجده را طول دادند، اما آن مرد قبل از غلام سر از سجده برداشت. سپس غلام خود را به حضور طلبید و به او گفت: آیا میخواهی تو را آزاد کنم؟ غلام گفت: آری. آن مرد گفت: تو را در راه خدا آزاد کردم و کنیزم را در بلخ نیز آزاد نمودم و او را به عقد ازدواج تو درآوردم و ضامن مهریهاش شدم و فلان مزرعهام را وقف شما و فرزندان شما و نسلهای آینده شما نمودم و حضرت رضا (ع) را بر این موضوع، گواه میگیرم. غلام با شنیدن این سخن گریه کرد و گفت: سوگند به خدا و به این امام! در سجده، همین مطلب را از امام خواستم و اینک به حاجتم رسیدم.
نمونهای از کرامات حضرت در زمان معاصر:
حضرت آیتالله «دستغیب» در کتاب «داستانهای شگفتانگیز» نقل میکند: حیدر آقا تهرانی گفت: در چند سال قبل، روزی در رواق مطهر حضرت رضا (ع) مشرف بودم پیرمردی را دیدم که حضور قلب و خشوعش منرا متوجه او ساخت. وقتی که خواست حرکت کند دیدم از حرکت کردن عاجز است، او را در بلند شدن کمک کردم و آدرس منزلش را پرسیدم تا او را به منزلش برسانم. گفت: حجرهام در مدرسه خیرات خان است او را تا منزلش همراهی کردم و سخت به او علاقهمند شدم، بهطوریکه همه روزه میرفتم و او را در کارهایش کمک میکردم و نام و محل و حالاتش را پرسیدم.
گفت: نامم ابراهیم و از اهل عراقم و زبان فارسی را هم خوب میدانم. ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر حضرت رضا (ع) مشرف میشوم و مدتی توقف کرده، باز به عراق برمیگردم؛ در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود دومرتبه، پیاده مشرف شدهام؛ در مرتبه اول سه نفر جوان که با من هم سن و رفاقت ایمانی بین ما بود و سخت به یکدیگر علاقه داشتیم؛ مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و از مفارقت من و این که نمیتوانستند با من مشرف شوند، سخت افسرده و نگران بودند؛ هنگام وداع با من میگریستند و گفتند: تو جوانی و سفر اول پیاده و بهزحمت میروی؛ البته موردنظر واقع میشوی؛ حاجت ما از تو این است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام (ع) نموده، در آن محل شریف، یادی هم از ما بنما.
پس آنها را وداع نموده، به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهر مشرف شدم. پس از زیارت، در گوشهای از حرم، و حالت بیخودی و بیخبری به من عارض شد؛ در آن حالت دیدم حضرت رضا (ع) به دست مبارکش نوشتههای بیشماری بود که به تمام زوار، از مرد و زن، حتی به بچهها هم نوشتهای میداد؛ چون به من رسیدند، چهار نوشته به من مرحمت فرمود: پرسیدم چه شده است که به من چهار رقعه دادید؟
فرمود: یکی از برای خودت و سه تای دیگر برای سه رفیقت؛ عرض کردم این کار، مناسب حضرتت نیست و خوب است به دیگری امر فرمایید تا این نوشتهها را تقسیم کند.
حضرت فرمود: این جمعیت همه به امید من آمدهاند و خودم باید به آنها برسم. پس از آن یکی از نوشتهها را گشودم دیدم چهار جمله در آن نوشتهشده بود. خلاصی از آتش جهنم، ایمنی از حساب، داخلشدن در بهشت و منم فرزند رسول خدا (ص).
دیدگاه اهلسنت درباره امام رضا (ع):
مجدالدین ابن اثیر جَزَری (606 ق): ابوالحسن علی بن موسی (ع) معروف به رضا، مقام و منزلت ایشان همانند پدرشان موسیبنجعفر (ع) است، امامت شیعه در زمان علی بن موسی (ع) به ایشان منتهی شد، فضایل وی قابلشمارش نیست. خداوند رحمت خود و رضوان خود را بر ایشان بفرستد.
محمد بن طلحه شافعی (652 ق): سخن در امیرالمؤمنین علی (ع) و زینالعابدین علی (ع) گذشت و ایشان علی موسیالرضا (ع) سومین آنها است. کسی که در شخصیت ایشان تأمل کند، درمییابد که علی بن موسی (ع) وارث امیرالمؤمنین علی و زینالعابدین علی (ع) است و حکم میکند که ایشان سومین علی میباشد. ایمان و جایگاه و منزلت ایشان و فراوانی اصحاب ایشان باعث شد مأمون وی را در امور حکومت شریک کند و ولایتعهدی را به ایشان بسپارد.
عبدالله بن اسعد یافعی (768 ق): وی امام جلیل و بزرگوار از سلاله بزرگان و اهل کرم، ابوالحسن علی بن موسی الکاظم (ع) میباشد... وی یکی از دوازدهامام شیعیان است که اساس مذهب بر نظرات ایشان است. وی صاحب مناقب و فضایل میباشد.
یوسف بن اسماعیل نبهانی (1350 ق): علی بن موسی (ع) از بزرگان ائمه و چراغهای امت از اهلبیت نبوت و معدن علم و عرفان و کرم و جوانمردی میباشد. وی جایگاه والایی داشته، نام وی شهره میباشد و کرامات زیادی دارد.
ابو الفوز محمد بن امین بغدادی مشهور به سُویدی: علی بن موسی (ع) در مدینه به دنیا آمد و بسیار گندمگون بود و کراماتش زیاد و مناقبش مشهور است که در اینجا نمیگنجد.
عباس بن علی بن نورالدین مکّی: فضایل علی بن موسی (ع) هیچ حد و حصری ندارد.
خبرنگار: محمدعلی رجبی
انتهای پیام/
توجه حضرت رضا (ع) به زائران:
ابوعبدالله هروی میگوید: مردی از اهالی بلخ همراه غلامش به زیارت مرقد شریف حضرت رضا (ع) به مشهد آمد. آن مرد در قسمت بالاسر، مشغول نماز شد و غلامش در قسمت پایین به نماز ایستاد. پس از نماز هر دو به سجده رفتند و سجده را طول دادند، اما آن مرد قبل از غلام سر از سجده برداشت. سپس غلام خود را به حضور طلبید و به او گفت: آیا میخواهی تو را آزاد کنم؟ غلام گفت: آری. آن مرد گفت: تو را در راه خدا آزاد کردم و کنیزم را در بلخ نیز آزاد نمودم و او را به عقد ازدواج تو درآوردم و ضامن مهریهاش شدم و فلان مزرعهام را وقف شما و فرزندان شما و نسلهای آینده شما نمودم و حضرت رضا (ع) را بر این موضوع، گواه میگیرم. غلام با شنیدن این سخن گریه کرد و گفت: سوگند به خدا و به این امام! در سجده، همین مطلب را از امام خواستم و اینک به حاجتم رسیدم.
نمونهای از کرامات حضرت در زمان معاصر:
حضرت آیتالله «دستغیب» در کتاب «داستانهای شگفتانگیز» نقل میکند: حیدر آقا تهرانی گفت: در چند سال قبل، روزی در رواق مطهر حضرت رضا (ع) مشرف بودم پیرمردی را دیدم که حضور قلب و خشوعش منرا متوجه او ساخت. وقتی که خواست حرکت کند دیدم از حرکت کردن عاجز است، او را در بلند شدن کمک کردم و آدرس منزلش را پرسیدم تا او را به منزلش برسانم. گفت: حجرهام در مدرسه خیرات خان است او را تا منزلش همراهی کردم و سخت به او علاقهمند شدم، بهطوریکه همه روزه میرفتم و او را در کارهایش کمک میکردم و نام و محل و حالاتش را پرسیدم.
گفت: نامم ابراهیم و از اهل عراقم و زبان فارسی را هم خوب میدانم. ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر حضرت رضا (ع) مشرف میشوم و مدتی توقف کرده، باز به عراق برمیگردم؛ در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود دومرتبه، پیاده مشرف شدهام؛ در مرتبه اول سه نفر جوان که با من هم سن و رفاقت ایمانی بین ما بود و سخت به یکدیگر علاقه داشتیم؛ مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و از مفارقت من و این که نمیتوانستند با من مشرف شوند، سخت افسرده و نگران بودند؛ هنگام وداع با من میگریستند و گفتند: تو جوانی و سفر اول پیاده و بهزحمت میروی؛ البته موردنظر واقع میشوی؛ حاجت ما از تو این است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام (ع) نموده، در آن محل شریف، یادی هم از ما بنما.
پس آنها را وداع نموده، به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهر مشرف شدم. پس از زیارت، در گوشهای از حرم، و حالت بیخودی و بیخبری به من عارض شد؛ در آن حالت دیدم حضرت رضا (ع) به دست مبارکش نوشتههای بیشماری بود که به تمام زوار، از مرد و زن، حتی به بچهها هم نوشتهای میداد؛ چون به من رسیدند، چهار نوشته به من مرحمت فرمود: پرسیدم چه شده است که به من چهار رقعه دادید؟
فرمود: یکی از برای خودت و سه تای دیگر برای سه رفیقت؛ عرض کردم این کار، مناسب حضرتت نیست و خوب است به دیگری امر فرمایید تا این نوشتهها را تقسیم کند.
حضرت فرمود: این جمعیت همه به امید من آمدهاند و خودم باید به آنها برسم. پس از آن یکی از نوشتهها را گشودم دیدم چهار جمله در آن نوشتهشده بود. خلاصی از آتش جهنم، ایمنی از حساب، داخلشدن در بهشت و منم فرزند رسول خدا (ص).
دیدگاه اهلسنت درباره امام رضا (ع):
مجدالدین ابن اثیر جَزَری (606 ق): ابوالحسن علی بن موسی (ع) معروف به رضا، مقام و منزلت ایشان همانند پدرشان موسیبنجعفر (ع) است، امامت شیعه در زمان علی بن موسی (ع) به ایشان منتهی شد، فضایل وی قابلشمارش نیست. خداوند رحمت خود و رضوان خود را بر ایشان بفرستد.
محمد بن طلحه شافعی (652 ق): سخن در امیرالمؤمنین علی (ع) و زینالعابدین علی (ع) گذشت و ایشان علی موسیالرضا (ع) سومین آنها است. کسی که در شخصیت ایشان تأمل کند، درمییابد که علی بن موسی (ع) وارث امیرالمؤمنین علی و زینالعابدین علی (ع) است و حکم میکند که ایشان سومین علی میباشد. ایمان و جایگاه و منزلت ایشان و فراوانی اصحاب ایشان باعث شد مأمون وی را در امور حکومت شریک کند و ولایتعهدی را به ایشان بسپارد.
عبدالله بن اسعد یافعی (768 ق): وی امام جلیل و بزرگوار از سلاله بزرگان و اهل کرم، ابوالحسن علی بن موسی الکاظم (ع) میباشد... وی یکی از دوازدهامام شیعیان است که اساس مذهب بر نظرات ایشان است. وی صاحب مناقب و فضایل میباشد.
یوسف بن اسماعیل نبهانی (1350 ق): علی بن موسی (ع) از بزرگان ائمه و چراغهای امت از اهلبیت نبوت و معدن علم و عرفان و کرم و جوانمردی میباشد. وی جایگاه والایی داشته، نام وی شهره میباشد و کرامات زیادی دارد.
ابو الفوز محمد بن امین بغدادی مشهور به سُویدی: علی بن موسی (ع) در مدینه به دنیا آمد و بسیار گندمگون بود و کراماتش زیاد و مناقبش مشهور است که در اینجا نمیگنجد.
عباس بن علی بن نورالدین مکّی: فضایل علی بن موسی (ع) هیچ حد و حصری ندارد.
خبرنگار: محمدعلی رجبی
انتهای پیام/
نظرات شما